خلیل الحیه، مذاکرهکننده ارشد حماس، گفت خلع سلاح این گروه به «پایان اشغال» بستگی دارد.
الحیه گفت: «اگر اشغال پایان یابد، این سلاحها به دولت منتقل خواهد شد.»
اسرائیل خلع سلاح حماس را شرط اصلی پایاندادن به جنگ دوساله اعلام کرده و ایالات متحده نیز تصریح کرده است که برای پیشبرد «طرح ۲۰ مادهای» خود، حماس باید سلاحهایش را کنار بگذارد.
در عین حال، مشخص نیست الحیه از «کدام دولت» سخن گفته است یا آیا منظور او به ساختار اداریِ فلسطینی تازهای است که هنوز تشکیل نشده است.
رسانه اسرائیلی «کان» گزارش داد که حماس و تشکیلات خودگردان فلسطین، «امجد شوا» رییس یک شبکه نهادهای مدنی در غزه را بهعنوان گزینه مورد توافق برای ریاست هیئت تکنوکرات جدید اداره غزه برگزیدهاند.
بنا بر این گزارش که شامگاه یکشنبه چهارم آبان منتشر شد، تایید این انتخاب هفته گذشته در نشستی میان حماس، تشکیلات خودگردان و سازمان اطلاعات مصر در قاهره انجام شده، اما انتصاب رسمیِ شوا به موافقت ایالات متحده منوط است.
منابع فلسطینی به کان گفتهاند: «امجد شوا حامی حماس است، بیآنکه مرد حماس باشد.»
بهگفته کان، ترکیب اولیه هیئت بهصورت برابر میان حماس و تشکیلات خودگردان تقسیم شده، هرچند مصر در نشست قاهره «فهرست تکمیلشده» را برای «دلجویی از این سازمان» به حماس ارائه کرده است.

همزمان، محمد نزال، از مقامهای ارشد حماس، به رویترز گفت این گروه قصد دارد در دوره انتقالی «کنترل امنیتی» غزه را حفظ کند و «نمیتواند تعهدی برای خلع سلاح» بدهد.
او افزود حماس برای «آتشبسی تا پنج سال» با هدف بازسازی غزه آماده است، مشروط به آنکه برای فلسطینیان «افق و امیدی برای تشکیل کشور» فراهم شود.
نزال در دفاع از سرکوبهای این گروه در غزه گفت «در دوران جنگ همیشه اقدامات استثنایی وجود دارد» و اعدامشدگان «جنایتکارانی بودند که مرتکب قتل شده بودند.»
در مقابل، کوبی مایکل، رییس پیشین بخش فلسطین در وزارت امور راهبردی اسرائیل، تاکید کرد: «حماس ماهیت خود را تغییر نداده است؛ قصد خلع سلاح ندارد، نمیخواهد نوار غزه را ترک کند و نمیخواهد از ‘روز پس از جنگ’ کنار گذاشته شود.»

لیندسی گراهام، سناتور آمریکایی، روز یکشنبه از تصمیم کاخسفید برای حمله به شناورها در ونزوئلا دفاع کرد و گفت ترامپ ممکن است عملیات نظامی در منطقه را «گسترش» دهد.
گراهام در گفتوگو با شبکه سیبیاس افزود دونالد ترامپ پس از بازگشت از آسیا اعضای کنگره را درباره عملیاتهای احتمالی علیه ونزوئلا و کلمبیا توجیه خواهد کرد و او از این ایده حمایت میکند.
سناتور جمهوریخواه آمریکایی نیکولاس مادورو، رییسجمهور ونزوئلا، را «دیکتاتور مواد مخدر» خواند و گفت هدف نهایی این است که ونزوئلا و کلمبیا دیگر نتوانند آمریکا را «با مواد مخدر مسموم کنند.»
او اضافه کرد: ما مانند گذشته از نیروی نظامی برای محافظت از کشورمان استفاده خواهیم کرد؛ قوانین بازی علیه قاچاقچیان تغییر کرده است.

بر اساس اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال، دادگاه تجدیدنظر استان سمنان با وجود پذیرش اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور و ارجاع پرونده به شعبه همعرض، انیسا فنائیان، شهروند بهائی، را به هشت سال حبس محکوم کرد. همزمان، شش زن بهائی ساکن همدان برای اجرای حکم حبس به زندان منتقل شدند.
اطلاعات رسیده به ایراناینترنشنال در یکشنبه چهارم آبان حاکی از آن است که شعبه ۱۰ دادگاه تجدیدنظر استان سمنان به ریاست محمد بلوچی و مستشاری افشین داشمحمدی بدون توجه به رای نقض دیوان، حکم به محکومیت فنائیان داده است.
این شهروند بهائی ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ برای تحمل حبس بازداشت و به زندان سمنان منتقل شده بود. او ۱۰ مهرماه و در پی پذیرش اعاده دادرسی در دیوان، با تودیع وثیقه از زندان آزاد شد.
پیشتر یک منبع نزدیک به خانواده این شهروند بهائی به ایراناینترنشنال گفته بود دادگاه در صدور حکم از «کمکهای درسی و آموزشی فنائیان به کودکان خانوادههای بیبضاعت» بهعنوان مصداق اتهامات استناد کرده است.

فنائیان اسفند ۱۴۰۲ با حکم علی ایثاری، رییس شعبه اول دادگاه انقلاب سمنان، با اتهامات «تشکیل و راهاندازی و اداره گروه به قصد بر هم زدن امنیت کشور»، «فعالیت آموزشی و تبلیغی انحرافی مغایر و یا مخل به شرع اسلام» و «تبلیغ علیه نظام» به ۱۶ سال حبس محکوم شد.
افزون بر این، دادگاه او را به پرداخت مبلغ ۵۰۰ میلیون ریال جزای نقدی، ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و دو سال ممنوعیت از عضویت در احزاب محکوم کرد.
دادگاه همچنین حکم داد مبلغ ۴۳۵۰ دلار از داراییهای شخصی فنائیان که هنگام بازرسی منزلش ضبط شده بود، به نفع حکومت مصادره شود.
این حکم آذرماه ۱۴۰۳ از سوی شعبه هفت دادگاه تجدیدنظر سمنان به ریاست جواد رئیسی و مستشاری علی مومنی به هشت سال حبس تقلیل یافت و مجازات اشد یعنی هفت سال حبس برای او قابل اجرا بود.
فنائیان اواخر مرداد ۱۴۰۲ بهدست نیروهای امنیتی بازداشت و اواسط شهریورماه با تودیع قرار وثیقه از زندان آزاد شده بود.
شش زن بهائی در همدان زندانی شدند
وبسایت حقوق بشری هرانا گزارش داد ندا محبی، عاطفه زاهدی، فریده ایوبی، نورا ایوبی، زریندخت احدزاده و ژاله رضایی، شش زن بهائی ساکن همدان، چهارم آبان برای اجرای حکم حبس بازداشت و به زندان منتقل شدند.
این شهروندان بهائی ۱۸ شهریور برای اجرای حکم حبس به شعبه اجرای احکام دادگاه انقلاب همدان فراخوانده شدند. حکم حبس آنها ۲۱ مردادماه در شعبه ۱۱ دادگاه تجدیدنظر استان همدان تایید شده بود.

آنها پیشتر در ۲۱ خرداد از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب همدان و بابت اتهامات «عضویت در جامعه بهائی و آموزش و تبلیغ مخل شرع»، مجموعا به ۳۸ سال و ۱۱ ماه حبس محکوم شدند.
بر اساس احکام صادر شده، محبی بابت اتهام «آموزش و تبلیغ مخل شرع» به پنج سال حبس و بابت اتهام «عضویت در جامعه بهائی» به دو سال و هشت ماه زندان محکوم شد.
احدزاده، فریده و نورا ایوبی، رضایی و زاهدی نیز هر یک بابت اتهام «عضویت در جامعه بهائی» به دو سال و هشت ماه حبس و بابت اتهام «آموزش و تبلیغ مخل شرع» به سه سال و هفت ماه حبس محکوم شدند.
از میان این احکام، سه سال از محکومیت حبس محبی و دو سال از محکومیت حبس احدزاده، رضایی و نورا ایوبی، بهمدت پنج سال به حالت تعلیق درآمده است.
این شهروندان بهائی ۱۶ آبان ۱۴۰۲ بهدست نیروهای امنیتی بازداشت و آذرماه همان سال با تودیع قرار از بازداشتگاه اداره اطلاعات همدان آزاد شدند.
بهائیان بزرگترین اقلیت دینی غیرمسلمان ایران هستند که از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷ بهطور سیستماتیک هدف آزار و اذیت قرار گرفتهاند. فشارهای جمهوری اسلامی بر بهائیان در ایران طی ماههای گذشته شدت گرفته است.
جامعه جهانی بهائی ۳۰ مهرماه با صدور بیانیهای نسبت به موج جدید برخوردهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی با بهائیان در ایران واکنش نشان داد و این امر را بیانگر تشدید چشمگیر سرکوب سازمانیافته علیه بهائیان توصیف کرد.
منابع غیررسمی میگویند بیش از ۳۰۰ هزار شهروند بهائی در ایران زندگی میکنند. قانون اساسی جمهوری اسلامی تنها ادیان اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی را به رسمیت میشناسد.
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در لبنان (یونیفل) از حملات پهپادی و زمینی ارتش اسرائیل به سمت نیروهایش خبر داد.
یونیفیل در بیانیهای گفت: «بعد از ظهر امروز یک پهپاد اسرائیلی به گشتی از نیروهای یونیفیل که در نزدیکی روستای کفرکیلا مشغول عملیات بود، نزدیک شد و یک نارنجک پرتاب کرد. لحظاتی بعد، یک تانک اسرائیلی بهسوی نیروهای حافظ صلح شلیک کرد.»
یونیفیل افزود در این حادثه آسیبی به نیروها یا تجهیزات وارد نشده است.
به گفته این نیرو، پیشتر نیز یک پهپاد دیگر اسرائیلی «بهطور تهاجمی» بر فراز گشت آنها پرواز کرده بود.
در ادامه بیانیه آمده است: «نیروهای حافظ صلح اقدامات دفاعی لازم را برای خنثیسازی پهپاد بهکار گرفتند.»
یونیفیل این اقدامات ارتش اسرائیل را «نقض قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت و حاکمیت لبنان» دانست و گفت: «این اقدامات بیتوجهی به امنیت و ایمنی نیروهای حافظ صلحی را نشان میدهد که وظایف محولشده از سوی شورای امنیت را در جنوب لبنان اجرا میکنند.»
ارتش اسرائیل هنوز به این بیانیه یونیفیل واکنشی نشان نداده است.
اوایل ماه جاری نیز یونیفیل دو بار ارتش اسرائیل را به پرتاب نارنجک در نزدیکی ناظرانش متهم کرده بود که در یکی از آن موارد، یکی از ناظران بهطور سطحی زخمی شد.
در هر دو مورد پیشین، ارتش اسرائیل گفته بود هدف از این اقدامات پراکندن فعالیتهای حزبالله بوده و هیچ قصدی برای آسیبزدن به نیروهای یونیفیل نداشته است.


مکانیسم ماشه از کجا آمد؟ ابتکار که بود؟ روسیه کجا دست ایران را گرفت و کجا پشت ایران را خالی کرد؟ و چرا این روزها از صحن علنی مجلس، رییس مجلس در دفاع از کشوری خارجی به وزیر خارجه سابق حمله میکند؟ آیا این دفاع و پذیرفتن انگ روسپرستی ارزشش را دارد؟
هجمه تندی علیه محمدجواد ظریف و حسن روحانی به پا خواسته است. انتقادات صریح ظریف از روسیه تازه نیست. بیش از چهار سال پیش، زمانی که نوار گفتوگوی ظریف و سعید لیلاز لو رفت، انتقادات عیان شد.
دلگیریهای ظریف، دلایل استعفایش و پشتپردههای شنیدنی سیاست خارجه ایران در سالهای ریاستجمهوری حسن روحانی عیان شدند. و این روزها در یک «بازی ملامت» دیگر، باز زبان ظریف علیه روسیه در حال چرخیدن است.
لاوروف و ظریف در بگومگویی تاریخی و کمسابقه یکدیگر را بابت مکانیسم ماشه، بندی که لاوروف آن را «دام حقوقی» مینامد، ملامت کردند.
لاوروف میگوید در حالی که روسیه نظارهگر دلدادگی جمهوری اسلامی و آمریکا بود، مقابل چشمان باز آنها مکانیسم ماشه با استقبال ظریف در متن توافق گنجانده شد.
ظریف از آن سو میگوید مکانیسم ماشه مطرح شد، چون روسها در کنار فرانسویها میخواستند هر شش ماه یک بار جمهوری اسلامی را دست به دامن تمامی اعضای شورای امنیت کنند تا دورهای لغو تحریمها تمدید شود.
در میان این بگومگوها و حملاتی که اینجا و آنجا به روحانی شده، نظیر اطلاع او از زدن هواپیمای اوکراینی یا ندادن بودجه دفاعی کافی برای امور تحقیقاتی، دم روسپرستی بسیاری هم بیرون افتاده.
در شرایطی بین جنگ و صلح، قالیباف و برخی دیگر نگران رنجش روسها از صحبتها و زبان ظریف هستند.
روزنامه هممیهن حاضرجوابی ظریف را برخلاف منافع ملی ایران میداند و معتقد است که روسیه چون حق وتو دارد، میتواند از جمهوری اسلامی در شورای امنیت در مواقع ضروری دفاع کند.
گویی در جهان موازی برخی در ایران مکانیسم ماشه هنوز فعال نشده است. روسیه چه در جریان فعال شدن مکانیسم ماشه و چه در جنگ ۱۲ روزه قدمی در دفاع از جمهوری اسلامی برنداشت.
در جلسهای فرمالیته در شورای امنیت، روسیه قطعنامه لغو تحریمها را به رای گذاشت و در همان جلسه هم اصیلترین و قابلباورترین درامای رخداده میان فرانسه و جمهوری اسلامی بود و روسیه تنها رفع تکلیف میکرد.
در جریان جنگ ۱۲ روزه هم جای خالی وعدههای پوچ روسیه در دادن سامانه اس-۴۰۰ یا سوخو-۳۵ چشم را میزد.
شاید حرفهای دیمیتری پسکوف، نماینده کرملین، که میگفت اگر جمهوری اسلامی سقوط کند ما آن را قویا محکوم میکنیم، هنوز به گوش سیاستمداران حکومت ایران نرسیده باشد؛ یا شاید حبلالمتین دیگری جز رفیق پوتین برای چنگ زدن باقی نمانده باشد.
فراموش نکنیم پس از جنگ ۱۲ روزه تنها یک پیام از علی خامنهای به خارج فرستاده شده: پیام به پوتین که توسط لاریجانی به مسکو برده شد. آن هم در روزهایی که زمزمه آمد روسیه میتواند میان ایران و اسرائیل میانجیگری کند و نتانیاهو به پوتین گفته قصد افزایش تنش ندارد.
نیمنگاهی به مواضع روسیه در قبال ایران، نه در ۵۰ سال گذشته، که از روزهای گریبایدوف که خاک و مال و نسخ خطی ما را به یغما بردند، نشان میدهد که طمع پوتین در میانجیگری منفعتی برای ایران نخواهد داشت.
شاید قالیباف و شرکا امیدوارند روسیه تحریمهای شورای امنیت را اجرایی نکند، روسیهای که خود مثل جمهوری اسلامی برای تجارت جهانی به راهزنان نیازمند است.
قالیباف در صحبتهای خود در صحن علنی میگوید روحانی و ظریف به مسیر همکاریهای راهبردی با روسیه ضربه زدهاند.
روشن نیست که منظور او چند هفته اخیر است یا این اظهارات به دوران ریاستجمهوری روحانی بازمیگردد.
هر چه باشد، بدیهی است که قالیباف برای عقدهگشایی و ابراز ارادت شرقی خود، دیواری کوتاهتر از روحانی و ظریف نیافته و نگاه به تمامی جوانب این رویداد نشان میدهد که جمهوری اسلامی در حوزه سیاست خارجه هر چه کرده، اشتباه بوده.
چه روزگاری که حسن روحانی به سمت غرب بادبان کشیده بود، چه حالا که جز روسیه، دوستی که از صد دشمن بدتر است، کسی کنار جمهوری اسلامی نمانده.





