یک مقام فلسطینی و خانواده یکی از زندانیان فلسطینی به آسوشیتدپرس گفتهاند که اسرائیل به ساکنان کرانه باختری در مورد جشن گرفتن پس از آزادی زندانیان امنیتی که قرار است دوشنبه آزاد شوند هشدار داده است.
به گفته این مقام نیروهای اسرائیلی در محلههایی که خانوادههای زندانیان زندگی میکنند، بروشورهایی توزیع کردهاند که هشدار میدهد: «هر کس در چنین فعالیتهایی شرکت کند، خود را در معرض مجازات و دستگیری قرار میدهد.»
آسوشیتدپرس نسخهای از این بروشور را بررسی کرده است. درخواست این رسانه برای گفتوگو با ارتش اسرائیل در این باره بیپاسخ مانده است.

علی شمخانی مشاور سیاسی خامنهای، در تازهترین مصاحبهی خود، سه تهدید مشخص را علیه آمریکا، ناتو و اسرائیل بیان کرد: تهدید به ساخت سلاح هستهای، تهدید به بهکارگیری موشکهای دوربردتر و قویتر و تهدید به استفاده از نیروی دریایی سپاه علیه آمریکا و متحدانش.
هدف این نوشتار بررسی چرایی طرح این سه تهدید از طرف یکی از مهمترین مقامات جمهوری اسلامی و تبیین زمینهها و انگیزههای احتمالی پشت این مواضع است.
۱. تهدید به ساخت سلاح هستهای: شمخانی گفت اگر به دورهای که وزیر دفاع بود بازگردد، قطعاً بمب اتمی میساخت و اینگونه سلاح باید جزئی از توان بازدارندگی کشور باشد.
۲. تهدید موشکی: او از بهکارگیری موشکهای دوربردتر و قویتر در «جنگ بعدی» سخن گفت و اعلام کرد چنین موشکهایی اکنون در اختیارند. این بخش از اظهارات عمدتاً خطاب به آمریکا و کشورهای اروپایی بود.
۳. تهدید دریایی: شمخانی تهدید کرد نیروی دریایی سپاه میتواند نقش تازهای در برهم زدن معادلات منطقهای و برهمزدن مسیرهای راهبردی دشمن ایفا کند؛ نیرویی که در جنگ قبلی به کار گرفته نشد و اکنون میتواند وارد میدان شود.
چرا شمخانی این تهدیدها را مطرح کرد؟
این مواضع بیش از آنکه نمایش قدرت باشد نشانه نگرانی و وحشتِ رأس نظام از احتمال وقوع یک «جنگ بزرگ» و سرنگونی نظام در نتیجه آن است. چند دلیل و زمینه برای این تفسیر وجود دارد:
شمخانی مشاور سیاسی رهبر است و نزدیکی او به خامنهای باعث میشود اظهاراتش را بتوان تا حدی «صدای نظام» دانست؛ یعنی این سخنان احتمالاً نمایانگر نگرانیهای بالاترین سطوح تصمیمگیری هستند، نه صرفاً نظر یک فرد.
جمهوری اسلامی در ماههای اخیر بخشهای مهمی از شبکه نیابتی و ظرفیت منطقهای خود را از دست داده و شکستهای اخیر گروههای نیابتی به از دست رفتن سپر و شمشیرهای نظام منجر شده است.
از منظر استراتژیک، وقتی امکانات نیابتی ضعیف شوند، انگیزه برای بهدست آوردن ابزارهای بازدارنده مستقیم (همچون سلاح هستهای یا موشکهای قارهپیما) افزایش مییابد.
نگاهی دقیقتر به هر تهدید
۱. تهدید هستهای
اظهارات شمخانی درباره ضرورت داشتن سلاح هستهای فراتر از یک نظر شخصی یا فرماندهی نظامی است؛ این صحبت نشان میدهد در بالاترین سطوح تصمیمگیری فعلاً این جمعبندی مطرح شده که سلاح هستهای «بازدارندگی» ایجاد میکند و باید دنبال شود.
شمخانی میداند که چنین سخنی تبعات بینالمللی و رسانهای دارد؛ بنابراین بیان آن در این سطح حامل پیام روشنی به آمریکا، ناتو و اسرائیل است: «اگر ما را تا مرز حذف یا تضعیف کامل ببرید، ممکن است به ساخت تسلیحات هستهای روی بیاوریم.»
این پیام با هدفِ ایجاد هزینهسازی برای طرف مقابل و کاهش میل آنها به اقدام نظامی تفسیر میشود اما بعید است باعث عقبنشینی آمریکا و ناتو و اسرائیل شود بلکه میتواند باعث جدیتر شدن تلاش آنها برای مهار خطر جمهوری اسلامی و حتی سرنگونی آن شود.
۲. تهدید موشکی علیه اروپا و آمریکا
بخش موشکی اظهارات شمخانی، لااقل از منظر برد مورد ادعا، نه تنها خطاب به اسرائیل بود که پیشتر هدف موشکهای سپاه قرار گرفته، بلکه عمدتاً خطاب به پایتختهای اروپایی و آمریکا است.
اشاره به موشکهای دوربرد و حتی احتمال تلاش برای ساخت موشکهای قارهپیما پیامی مستقیم به واشینگتن، لندن، پاریس و برلین دارد: «اگر دست به حمله بزرگ بزنید، ما هم توان پاسخ به اروپا و آمریکا را دنبال میکنیم.»
این تهدید هم میتواند بازتابِ ترسی باشد که نظام از همراهی آمریکا و ناتو با اسرائیل در حملهای بزرگ احساس میکند. در واقع این تهدید نشانه ترس شدید است نه قدرت و اقتدار.
۳. تهدید دریایی و هزینهسازی منطقهای
اظهارات شمخانی درباره توان نیروی دریایی سپاه برای «برهمزدن معادلات» نشاندهنده تمایل به استفاده از این ظرفیت برای پشیمان کردن آمریکا و متحدانش از نبرد دریایی با سپاه است که احتمال وقوع آن بهدلیل بازگشت تحریمهای سازمانملل و شروع بازرسی کشتیهای ایران بیشتر شده است.
با این حال، باید توجه داشت که هر اقدام دریایی یا منطقهای سپاه علاوه بر احتمال پاسخ شدید آمریکا و متحدینش و انهدام شدید نیروی دریایی سپاه، میتواند هزینهها وپیامدهای سنگینی برای اقتصاد و زیرساختهای اقتصادی ایران به همراه داشته باشد.
بنابراین این تهدید را نیز باید بیش از هر چیز بهعنوان رجزخوانی ناشی از ترس و پیامی به آمریکا و ناتو و اسراییل برای جلوگیری از حمله مشترک و سنگین آنها دانست.
تهدید از موضعِ ضعف یا قدرت؟
این سه تهدید هستهای، موشکی و دریایی بیشتر نشانه نگرانی و احساسِ تهدیدِ «سقوط» در رأس نظام است تا نمایش قدرت.
وقتی خطر سقوط یا سرنگونی محتمل بهنظر آید، تصمیمگیران به ابزارهایی متوسل میشوند که بیشترین هزینه را برای طرف مقابل نشان دهد؛ از نگاه جمهوریاسلامی سلاح هستهای و موشکهای دوربرد چنین ابزارهاییاند.
با وجود این، بعید است این تهدیدهای سهگانه باعث عقبنشینی آمریکا و ناتو و اسرائیل در برابر جمهوریاسلامی شود. اگر چه آمریکا و اروپا منتظر اثرگذاری بازگشت تحریمها بر جمهوری اسلامی هستند ولی اسرائیل مشتاق حمله سریعتر و شدیدتر است.اظهارات شمخانی بازتاب ترس شدید نظام از وقوع چنین جنگی است که زمان آن هنوز نامعلوم است.

دعوت از جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در نشست صلح شرمالشیخ را میتوان یکی از معنادارترین نشانههای تغییر در راهبرد آمریکا و متحدان عرب آن نسبت به تهران دانست.
جمهوری اسلامی اعلام کرده که از سوی مصر برای شرکت در این نشست دعوت شده، اما نکته مهمتر آن است که مصر در چنین موضوعات حساسی، بدون هماهنگی و چراغ سبز واشینگتن، اقدامی نمیکند.
از این رو، این دعوت را باید در چارچوب سیاست کلی آمریکا برای «مدیریت و یکدستسازی خاورمیانه» تحلیل کرد؛ سیاستی که پس از کاهش تنشها در غزه و حرکت کشورهای عربی به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل، وارد مرحلهای تازه شده است.
در ظاهر، واشینگتن میگوید تهران نیز میتواند بخشی از روند صلح و حتی از امضاکنندگان پیمان ابراهیم باشد اما در واقع، این پیام نه از سر تمایل به ادغام جمهوری اسلامی در نظم منطقهای جدید، بلکه در راستای اعمال فشار نرم برای کشاندن تهران به سمت پذیرش ضمنی اسرائیل است.
به عبارت دیگر، دعوت به شرمالشیخ نوعی آزمون استراتژیک برای جمهوری اسلامی است: آیا ایران آماده است در ازای پایان فشارها و تحریمها، گامی به سوی «به رسمیت شناختن اسرائیل» – ولو غیرمستقیم – بردارد؟
در این میان، شرایط کنونی جمهوری اسلامی به گونهای است که پاسخ منفی نیز برایش هزینهزا است؛ در گوشه رینگ، با دستان خالی، آش انقدر شور شده که گزینههای جمهوری اسلامی به «رفتن یا نرفتن به شرمالشیخ» تقلیل پیدا کرده است.
برنامه هستهای جمهوری اسلامی برای مدتی نامعلوم متوقف شده، یا به گفته دونالد ترامپ، «نابود شده». در برنامه موشکی نیز، جمهوری اسلامی متحمل هزینههای گزافی شده و حملات اسرائیل ضربات سنگینی بر زرادخانه و زیرساختهای دفاعی ایران وارد کرده است.
در چنین شرایطی، ایالات متحده با بهرهگیری از ضعف نسبی جمهوری اسلامی در حوزه نظامی، فشارهای اقتصادی فزاینده، ضعف مطلق نیابتیها و تسلیم حماس، در پی آن است تا به جمهوری اسلامی بفهماند دنبال چه نوع صلح و ثباتی در منطقه است و جمهوری اسلامی نیز چارهای جز پذیرش آن ندارد؛ صلحی که بر اساس پذیرش نظم امنیتی جدید خاورمیانه استوار است، نظمی که در آن اسرائیل دیگر دشمن نیست، بلکه قدرتی تثبیتشده و مشروع در منطقه تلقی میشود.
با این حال، از منظر تهران، شرکت در چنین نشستی معادل پذیرش ضمنی تغییر در اصول بنیادین سیاست خارجی جمهوری اسلامی است.
به رسمیت شناختن اسرائیل، حتی در قالب غیرمستقیم و از طریق حضور در یک نشست مشترک، میتواند شکافی جدی در مشروعیت ایدئولوژیک نظام ایجاد کند، اما تصمیم به عدم حضور نیز به نوعی تداوم همان سیاست فعلی است که کشور را در بنبست سیاسی و دیپلماتیک قرار داده است.
این گونه است که جمهوری اسلامی از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، به شکل مداوم در موقعیتهای ناممکن قرار گرفته است.
اگر جمهوری اسلامی در سطح ریاستجمهوری در نشست شرمالشیخ شرکت میکرد، میتوانست معنای آغاز فصلی تازه در روابط منطقهای و شاید حتی جهانی برای جمهوری اسلامی باشد.
سفر هواپیمای پزشکیان به سمت قاهره به معنای سقوط جمهوری اسلامی در کنه ایدئولوژیکش بود. خبر از تعامل و مصالحهای تاریخی میداد. اما تکرار الگوی گذشته – یعنی امتناع از حضور در چنین فرصتهایی – بار دیگر جمهوری اسلامی را در موقعیت انزوا یا حتی شاید خطرناکتر از آن، سقوط، قرار میدهد.
به این ترتیب، معنای واقعی این دعوت نه در دوستی و احترام متقابل، بلکه در فشار و آزمونی نهفته است که آمریکا و متحدانش برای تعیین مسیر آینده جمهوری اسلامی طراحی کردهاند
جمهوری اسلامی امروز در برابر انتخابی تاریخی قرار دارد: یا با پذیرش تغییر در سیاست منطقهای خود به بخشی از نظم جدید بدل شود، یا با تداوم سیاستهای گذشته، باید هزینه انزوا و فرسایش اقتصادی و امنیتی را بیش از پیش بپردازد. تا اینجا انتخاب جمهوری اسلامی روشن بوده و سرنوشت آن انتخاب نیز هر روز روشنتر میشود.

جمهوری اسلامی مرگ دو شهروند عمانی پس از مصرف آب معدنی ایرانی را «فضاسازی» اعلام کرد و کاردار موقت سفارت عمان در تهران را به وزارت خارجه فراخواند.
مقامهای جمهوری اسلامی اعلام کردهاند این حادثه «هیچ ارتباطی با آب معدنی ایرانی نداشته» و «یک موضوع جنایی خانوادگی» بوده است.
عمان پس از آنکه دو نفر در پی مصرف یک محصول آب معدنی آلوده جان باختند، واردات آب معدنی از ایران را ممنوع کرد.

در بحبوحه تنشهای تجاری میان پکن و واشینگتن، دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده، اعلام کرد آمریکا قصدی برای «آسیب زدن» به چین ندارد. این سخنان چند روز پس از آن مطرح میشوند که ترامپ از وضع تعرفههای ۱۰۰ درصدی بر کالاهای چینی خبر داد.
ترامپ یکشنبه ۲۰ مهر با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی تروث سوشال، به تنشهای اخیر میان دو کشور اشاره کرد و نوشت شی جینپینگ، رییسجمهوری چین «نمیخواهد کشورش دچار رکود شود و من هم همینطور».
او افزود: «ایالات متحده آمریکا میخواهد به چین کمک کند، نه اینکه به آن آسیب برساند.»
۱۸ مهر، ترامپ در واکنش به محدودیتهای تجاری جدید پکن، تعرفه ۱۰۰ درصدی بر واردات کالاهای چینی به ایالات متحده وضع کرد و از اقدامات تازه برای نظارت بر صادرات «هر نوع نرمافزار حیاتی» به چین از ۱۰ آبان خبر داد.
جیمیسون گریر، نماینده تجاری ایالات متحده، ۲۰ مهر در مصاحبه با شبکه فاکسنیوز گفت پس از تصمیم چین برای وضع محدودیتهای جدید بر صادرات برخی عناصر نادر زمینی به آمریکا، واشینگتن تلاش کرد با پکن ارتباط تلفنی برقرار کند، اما با پاسخ منفی چین در آن زمان روبهرو شد.
او افزود: «ما اطلاعی [از تصمیم پکن] نداشتیم و بهمحض اینکه از منابع عمومی خبردار شدیم، با چینیها تماس گرفتیم تا بهصورت تلفنی گفتوگو کنیم، اما آنها این تماس را به تعویق انداختند.»
گریر این اقدام چین را «قدرتطلبی» خواند و از آن انتقاد کرد.
دفاع پکن از محدودیت صادرت عناصر نادر به آمریکا
چین ۲۰ مهر در واکنش به تصمیم ترامپ برای افزایش تعرفهها، آمریکا را به بهکارگیری «استانداردهای دوگانه» متهم کرد.
وزارت بازرگانی چین از تصمیم این کشور برای محدود کردن صادرات عناصر کمیاب به ایالات متحده دفاع کرد و گفت این تصمیم بهدلیل نگرانی از کاربردهای نظامی این عناصر در شرایطی که «درگیریهای نظامی مکرر» در جریان است، اتخاذ شده است.
با این حال، این وزارتخانه تاکنون اشارهای به اعمال تعرفههای متقابل بر کالاهای آمریکایی در واکنش به اقدام ترامپ نداشته است.
چین بیش از ۹۰ درصد تولید جهانی عناصر نادر را در دست دارد؛ موادی که نقشی اساسی در تولید خودروهای برقی، موتورهای هواپیما و تجهیزات راداری ایفا میکنند.
کارشناسان هشدار دادهاند تشدید جنگ تجاری میان دو کشور میتواند زنجیره تامین جهانی را در بخشهای فناوری، نظامی و خودروسازی برقی مختل کند.
از زمان بازگشت ترامپ به کاخ سفید در ابتدای سال جاری میلادی، روابط پکن و واشینگتن وارد مرحله تازهای از جنگ تجاری شده است.
در روزهای اخیر، گمانهزنیها درباره لغو دیدار آتی روسای جمهور آمریکا و چین باعث افت چشمگیر در بازارهای مالی جهانی شده است.
نماینده تجاری ایالات متحده در ادامه سخنانش ابراز امیدواری کرد بازارهای جهانی طی هفته آینده به آرامش برسند و شرایط تثبیت شود.
گریر همچنین احتمال دیدار ترامپ و شی در حاشیه اجلاس همکاری اقتصادی آسیاـپاسفیک در کرهجنوبی در اواخر ماه جاری را منتفی ندانست.
رجب طیب اردوغان برای شرکت در نشست پایان جنگ غزه به مصر و پس از آن به عنوان نخستین رهبر جهان به غزه میرود. این نشست با حضور سران کشورها و به ریاست ترامپ و السیسی برگزار میشود. به گزارش تایمز اسرائيل، ایران در این نشست حضور رسمی ندارد.
گزارش نرگس هورخش، خبرنگار ایراناینترنشنال





