فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان، اجرای طرح صلح ترامپ برای غزه را بهترین فرصت برای صلح خواند و بر ضرورت آزادی گروگانها، خلع سلاح حماس و توقف فوری درگیریها تاکید کرد.
مرتس گفت: «پس از نزدیک به دو سال، این بهترین فرصت برای صلح است و آلمان به مشارکت خود ادامه خواهد داد.»
دفتر نتانیاهو اعلام کرده است که اسرائیل با توجه به پاسخ حماس، در حال آمادهسازی برای اجرای فوری مرحله نخست طرح ترامپ بهمنظور آزادی فوری همه گروگانها است.


قوه قضاییه جمهوری اسلامی از اعدام یک زندانی سیاسی کُرد در سنندج و شش زندانی سیاسی در استان خوزستان خبر داد.
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، شنبه ۱۲ مهر اعلام کرد سامان محمدی خیاره، زندانی سیاسی کُرد اهل سنندج، اعدام شد.
ساعاتی پیش از انتشار خبر اعدام این زندانی سیاسی، ههنگاو از انتقال او به سلول انفرادی زندان قزلحصار کرج برای اجرای حکم اعدام خبر داده بود.
محمدی خیاره بهمن ماه سال ۱۳۸۸ بازداشت شد و چند ماه پس از آن در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی، به اتهام «محاربه»، به اعدام محکوم شد.
این حکم در مرحله تجدیدنظر در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور نقض شد و با رسیدگی مجدد در شعبه همعرض، محمدی خیاره این بار به اتهام «عضویت در گروههای مخالف نظام»، به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد اما با فشار نهادهای امنیتی به دستگاه قضایی، این حکم دوباره نقض شد و پس از یک دادگاه دیگر با همان اتهامات، بار دیگر به اعدام محکوم شد.
اعدام شش زندانی سیاسی عرب
خبرگزاری میزان شنبه ۱۲ مهر از اعدام شش نفر در استان خوزستان با اتهامات امنیتی خبر داد. نام این شهروندان در خبر منتشر شده اعلام نشده است که این امر این اعدامها را در زمره «اعدامهای مخفیانه» قرار میدهد.
قوه قضاییه گفت این افراد به مواردی از جمله «کشتن ماموران فراجا، ارتباط با اسرائیل، تجزیهطلبی، بمبگذاری و انجام حملههای مسلحانه» متهم و محکوم شده بودند.
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی بدون ارائه مستندات، مشارکت این افراد در «انفجار ایستگاه گاز خرمشهر، حمله مسلحانه به بانکها، پرتاب نارنجک به مرکز نظامی و تیراندازی به مساجد» را از دیگر اتهامات آنان عنوان کرد.
به دنبال انتشار این خبر، سازمان حقوق بشری کارون گزارش داد زندانیان اعدامشده علی مجدم، معین خنفری، سید سالم موسوی، محمدرضا مقدم، عدنان آلبوشوکه (غبیشاوی) و حبیب دریس بودند که اواخر سال ۱۳۹۷ و اوایل سال ۱۳۹۸ بازداشت و از سوی دادگاه انقلاب اهواز به اعدام محکوم شدند.
این سایت حقوق بشری به نقل از منابع خود نوشت دریس و موسوی شامگاه جمعه ۱۱ مهرماه از بند پنج زندان شیبان اهواز - بدون اطلاع خانوادهها - به زندان سپیدار منتقل شده و بامداد شنبه، همراه با چهار زندانی دیگر، اعدام شدند.
این شش زندانی سیاسی عرب در دادگاه متهم شدند که از طریق عضویت در گروه «حرکت النضال»، در اقدامات جداگانه، دو بسیجی به نامهای «علی صالحی مجد» و «یونس بحر» را در آبادان، یکی از کارکنان نیروی انتظامی به نام «اللهنظر صفری» و یک سرباز وظیفه به نام «محمدرضا رفیعینسب» را در بندر «امام خمینی» به قتل رساندهاند.
سایت حقوق بشری هرانا اسفندماه ۱۴۰۱ در گزارشی نوشت این شهروندان در اعترافاتی که مشخص نیست تحت چه شرایطی از آنها اخذ شده، به ارتکاب اعمال دیگری همچون «ارتباط با عناصر اصلی گروه حرکت النضال در اروپا و جابهجایی ارز و حواله از طریق یک بانک خارجی» اعتراف کردهاند.
سازمان عفو بینالملل پیشتر در بیانیهای با هشدار درباره خطر اعدام این افراد اعلام کرده بود دادگاه گروهی این شش شهروند کاملا ناعادلانه بوده و آنان حتی در جلسه محاکمه هم به وکیل دسترسی نداشتند.

طبق اعلام دو نهاد حقوق بشری، شمار اعدامها در ایران در ماه سپتامبر ۲۰۲۵ افزایش یافته است: «ههنگاو» دستکم ۱۸۷ مورد و «سازمان حقوق بشر ایران» ۱۷۱ مورد اعدام را ثبت کردهاند. این آمارها به دلیل پنهانکاری دستگاه قضایی، بر پایه شبکههای راستیآزمایی و منابع مستقل، گردآوری شدهاند.
سازمان حقوق بشر ایران ۱۱ مهر در گزارشی اعلام کرد اعدامهای سپتامبر ۲۰۲۵ «دستکم ۱۷۱ نفر» بود که «کمتر از شش درصد» آن (۱۰ مورد) در رسانههای رسمی اعلام شده است.
به گفته این سازمان ۹۰ نفر (۵۳ درصد) با اتهامات مرتبط با مواد مخدر و ۷۱ نفر (۴۶ درصد) با اتهام قتل عمد اعدام شدند. علاوه بر این، دو نفر به اتهام «جاسوسی برای اسرائیل» (با عناوین افساد فیالارض و محاربه) و یک نفر در پیوند با اعتراضات ۱۴۰۱ به اتهام «محاربه» اعدام شدند.
پنج زن، ۱۴ شهروند بلوچ، ۱۸ شهروند کُرد، چهار شهروند عرب و ۹ تبعه افغانستان (از جمله یک زن) در میان اعدامشدگان ماه سپتامبر قرار داشتند.
سازمان حقوق بشر ایران با هشدار نسبت به «بیسابقه بودن» روند اعدامها در ایران در ۳۰ سال اخیر یادآور شد در ۹ ماه نخست سال جاری میلادی دستکم هزار و ۴۲ اعدام را ثبت کرده است. رقمی که بیش از دو برابر ۵۱۶ مورد اعدام در بازه زمانی مشابه سال گذشته است.
از سوی دیگر به گفته سازمان ههنگاو، آمار ۱۸۷ اعدامی در ماه سپتامبر نسبت به همین ماه در سال گذشته (۷۸ نفر)، جهشی ۱۴۰ درصدی داشته و بالاترین سطح ماهانه در دو دهه اخیر است.
هویت ۱۸۱ نفر از اعدامشدگان بهصورت مستقل از سوی این نهاد احراز شده و هویت شش نفر دیگر در دست بررسی است.
بر اساس گزارش ههنگاو، تنها هشت مورد (حدود چهار درصد) از کل اعدامها در منابع رسمی ایران اعلام شده و دستکم ۱۴ حکم، «مخفیانه و بدون اطلاع خانواده و بدون ملاقات آخر» اجرا شده است.

خبرگزاری قوه قضاییه اعلام کرد سامان محمدی خیاره، زندانی سیاسی کُرد اهل سنندج، اعدام شد.
ساعاتی پیش، ههنگاو از انتقال محمدی خیاره به سلول انفرادی زندان قزلحصار کرج جهت اجرای حکم اعدام خبر داده بود.
محمدی در بهمن ۱۳۸۸بازداشت شد و چند ماه پس از آن در شعبه ۱۵دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست «ابوالقاسم صلواتی»، به اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شد.
این حکم در مرحله تجدیدنظر در شعبه ۴۱دیوان عالی جمهوری اسلامی نقض شد و با رسیدگی مجدد در شعبه همعرض، محمدی این بار به اتهام عضویت در گروههای مخالف نظام به ۱۵سال حبس تعزیری محکوم شد.
با فشار نهادهای امنیتی به دستگاه قضائی، حکم ۱۵سال حبس محمدی دوباره نقض شد و پس از یک دادگاهی دیگر با همان اتهامات به اعدام محکوم شد.

از ابتدای محاصره غزه در سال ۲۰۰۷ تاکنون، میلیاردها دلار کمکهای بینالمللی به این منطقه سرازیر شده است، اما چرا مردم این باریکه سهمی از این کمکها نگرفتهاند؟
ایالات متحده، اتحادیه اروپا، سازمان ملل و دهها نهاد بینالمللی تلاش کردهاند با ارسال غذا، دارو، تجهیزات و منابع مالی، بار سنگین جنگها و محاصره بر دوش مردم عادی را کاهش دهند. اما واقعیت میدانی چیز دیگری است: یا بیشتر این کمکها یا به مقصد نرسیده یا در مسیر توقیف و مصادره شده و درنتیجه، تنها بخش کوچکی از آن به مردم عادی رسیده است.
ایالات متحده طی دو دهه گذشته بزرگترین حامی مالی مردم فلسطین بوده است. طبق گزارش USAID و کنگره آمریکا، بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۲۰ بیش از ۵.۴ میلیارد دلار کمک مستقیم به فلسطینیان اختصاص داده شد، که بخش مهمی از آن به غزه رفت.
حتی در سالهای اخیر، با وجود قطع بخش زیادی از کمکها در دوره ترامپ، همچنان آمریکا منابع قابلتوجهی برای کمکهای انساندوستانه اختصاص داده است.
در سال ۲۰۲۱ دولت بایدن کمکهای جدیدی به ارزش ۲۳۵ میلیون دلار برای آژانس امدادرسانی سازمان ملل (UNRWA) تصویب کرد تا در بخش آموزش و سلامت در غزه هزینه شود.
اما این کمکها هرگز نتوانستند زندگی مردم را به شکل پایدار بهبود دهند. دلیل اصلی، ساختار غیرشفاف توزیع در غزه و سلطه گروههای مسلح بر مسیرهای اصلی دسترسی مردم به این کمکها بوده است.
سازمان ملل متحد همواره در مرکز امدادرسانی به غزه بوده است. آژانس UNRWA سالانه صدها میلیون دلار برای آموزش، خدمات بهداشتی و غذا هزینه کرده است. طبق آمار، در سال ۲۰۱۹ حدود ۱.۲ میلیارد دلار بودجه برای فلسطینیان اختصاص یافت که نزدیک به نیمی از آن به غزه رفت. اما بارها گزارش شد که محمولهها به دست گروههای مسلح افتاده است.
در جنگ ۵۰ روزه سال ۲۰۱۴، دستکم سه مورد موشکها و سلاحهای حماس در مدارس سازمان ملل که باید انبار کمکها میبود، کشف شد.
در سال ۲۰۲۱ نیز دیدهبان حقوق بشر گزارش داد که کامیونهای سوخت و مواد غذایی بارها از سوی نیروهای حماس مصادره شدند و به جای بیمارستانها، به تونلها و مراکز نظامی منتقل شدند. این الگو نشان میدهد مشکل اصلی، نبود نظارت مستقیم بر روند توزیع کمکهاست.
طرح ترامپ و «پنجره فرصت» تازه
اکنون، با طرح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ برای پایان جنگ اسرائیل و حماس که در هفتم مهر اعلام شد، موضوع کمکها بار دیگر در کانون توجه قرار گرفته است.
این طرح شامل آتشبس، آزادی گروگانها، استقرار یک نیروی بینالمللی موقت و تشکیل هیئت حاکمه موقت با نظارت ترامپ و همراهی چهرههایی چون تونی بلر است.
تام فلچر، هماهنگکننده کمکهای سازمان ملل، در واکنش به این طرح آن را یک «پنجره فرصت» خوانده و اعلام کرده حدود ۱۷۶ هزار تن غذا، دارو و تجهیزات آماده ورود به غزه است.
او تاکید کرد که اگر گذرگاهها باز شوند و امنیت عبور تضمین شود، سازمان ملل و شرکایش میتوانند این کمکها را در سریعترین زمان به دست نیازمندان برسانند.
ساعاتی پس از ضربالاجل ترامپ که به حماس تا عصر روز یکشنبه فرصت داده بود توافق را بپذیرد یا با «آتش» روبهرو شود، حماس اعلام کرد آماده است گروگانها را آزاد کند و بهطور مشروط مفاد توافق را بپذیرد.
این تغییر موضع، اگر واقعی باشد، میتواند نخستین گام برای باز شدن مسیر کمکها باشد.
چرا کمکها به مردم نمیرسند؟
مشکل اصلی اینجاست که در طول سالهای گذشته، حماس نه تنها مانعی جدی برای شفافیت در توزیع کمکها بوده بلکه در بسیاری موارد از آنها برای تقویت قدرت نظامی خود استفاده کرده است. کامیونهای مواد غذایی و سوخت بارها به جای توزیع عمومی به تونلهای زیرزمینی منتقل شدند. حتی در بازارهای غزه، بخشی از محمولههای رایگان بینالمللی با قیمت بالا فروخته شد.
این اقدامات اعتماد جامعه جهانی به روند کمکرسانی را تضعیف کرده و سبب شده مردم عادی همچنان در فقر و محرومیت باقی بمانند.
امروز که جهان بار دیگر در آستانه ارسال کمکهای گسترده به غزه است، دو شرط کلیدی برای موفقیت مطرح میشود:
نخست، کمکها باید تحت نظارت مستقیم سازمانهای بینالمللی و ناظران بیطرف در محل توزیع شوند، نه از طریق سازوکارهای داخلی حماس یا جریانهایی مانند این گروه یا نهادهای وابسته به آن.
دوم، مسیر آینده غزه باید خالی از سلطه حماس باشد تا امکان رساندن کمکها به مدارس، بیمارستانها و خانوادهها فراهم شود.
اگر این دو شرط رعایت نشود، تجربه گذشته بار دیگر تکرار خواهد شد: میلیاردها دلار کمک به جای رفع گرسنگی و بیماری، به ابزار قدرت یک گروه مسلح تبدیل میشوند.
اما اگر جامعه جهانی بتواند این بار واقعاً کمکها را به مردم برساند، طرح صلح ترامپ و ابتکار سازمان ملل میتواند نقطه عطفی باشد در تغییر زندگی چند میلیون فلسطینی در غزه.

تحولات غزه از هفتم اکتبر تا امروز، باعث شده بار دیگر پای چهرههای قدیمی عرصه دیپلماسی به میدان باز شود. چهرههایی که شاید وقتی نام جنگ به میان میآید، چندان خوشنام نباشند مثل تونی بلر؛ نخستوزیری که از جنگ جهانی دوم به این سو بریتانیا را وارد بیشترین تعداد جنگ کرده است.
بلر قرار است در هیئت مدیره صلح به ریاست دونالد ترامپ، عضو باشد و این مسئله واکنشهای بسیاری را برانگیخته. بسیاری از نقش او در نزدیک به دو دهه گذشته در تحولات فلسطین و اسرائیل بیخبرند.
بلر پس از ترک مقام نخستوزیری در سال ۲۰۰۷ عملاً بخش مهمی از عمر سیاسی خود را به پرونده فلسطین و بهویژه غزه گره زد و در ماههای اخیر نقش تازهای یافت: همکاری نزدیک با امارات متحده عربی، اسرائیل و آمریکا برای تدوین نقشه صلح و بازسازی فردای غزه.
پیشینه بلر در غزه
بلر بهعنوان فرستاده گروه چهارجانبه (آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و سازمان ملل) طی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵، بهطور ویژه با پرونده غزه سروکار داشت.
او پس از جنگهای خونین ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ تلاش کرد راههایی برای بازسازی و همزمان کاهش فشارهای اقتصادی بر مردم غزه پیدا کند.
در آن سالها، دیدگاه او ترکیبی از تامین امنیت اسرائیل و بهبود شرایط انسانی فلسطینیان بود.
هرچند در عمل، نزدیکی بیش از حد او به مواضع تلآویو باعث شد بسیاری از فلسطینیان او را میانجی بیطرف ندانند، اما او نقشی اساسی و کلیدی در کاهش فشار محاصره اسرائیل بر غزه داشت و توانست اسرائیل را مجاب کند تا اجازه ورود اقلام بیشتری به غزه را بدهد.
تونی بلر پس از اتمام مامورات در گروه چهارجانبه، «انستیتو تونی بلر برای تغییر جهانی» را بنیان گذاشت که با نام اختصاری تی.بی.آی شناخته میشود و یکی از مهمترین نهادها در دادن مشاوره درباره وضعیت فلسطین است. کشورهای عرب منطقه یکی از مشتریان جدی انستیتو بلراند.
با شدت گرفتن جنگ اخیر غزه و ورود ایالات متحده و کشورهای منطقه به بحث درباره آینده این سرزمین، بار دیگر از بلر دعوت شد تا در مقام مشاور و میانجی عمل کند.
گزارشها نشان میدهد که بلر از ابتدای سال ۲۰۲۴ بارها به کشورهای مختلف از جمله امارات، اسرائیل و آمریکا سفر کرده تا درباره شکلگیری نهادی موقت برای اداره غزه با مقامهای آمریکایی رایزنی کند.
پیشتر در آخرین ماههای ریاستجمهوری جو بایدن عنوان شده بود که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، در نظر دارد تا پیش از انتخابات ریاستجمهوری در ماه نوامبر طرحی را برای آینده غزه منتشر کند.
آن طرح با ابتکار اصلی عبدالله بن زاید آل نهیان، وزیر امور خارجه امارات تهیه و در همراهی با ران درمر، وزیر امور استراتژیک اسرائیل صیقل خورده بود.
اما آن زمان، زمانی مناسبی برای صحبت از آینده غزه و اتمام جنگ نبود. با ورود ترامپ به کاخ سفید، جرد کوشنر و استیو ویتکاف نیز به رایزنان این طرح پیوستند.
بسیاری بلر را متهم میکنند که ایده «دریا کنار غزه» را او به سر ترامپ انداخت. اما خود او این مسئله را رد میکند و بسیاری هم میگویند از قضا تونی بلر سبب شد تا ترامپ از طرح دریاکنار دست بکشد.
این روزها که راجع به طرح صلح صحبت میشود و قرار است «هیئت بینالمللی گذار غزه» تشکیل شود، تونی بلر هم در کنار برخی چهرههای دیگر بهعنوان عضو هیئت ناظر معرفی شده.
تجربه چندین ساله بلر در مذاکرات پیچیده با اسرائیلیها و فلسطینیها و توان مالی و شبکه گسترده سیاسی اماراتیها و کاریزمای دونالد ترامپ همگی سبب شده تا امروز تصور آیندهای متفاوت برای غزه ممکن شود.
بلر اگرچه فردی کاردان و متخصص دیده میشود که سالها در دفاتری در رامالله و اورشلیم کار کرده، اما انتقادات به او نیز بسیار زیاد است.
از منظر فلسطینیان، شائبه جانبداری و ادامه سیاستهای یکجانبه اسرائیلی از سوی بلر بسیار جدی است.
بسیاری از ناظران بیطرف هم معتقدند هیچکدام از راهکارهای بلر در طول بیش از یک دهه موثر نبوده که شاهد تراژدی هفتم اکتبر و رخدادهای تلخ بعد از آن بودهایم، اما مسیر پیشرو همیشه باز است و این بار شاید با اتحاد کشورهای منطقه و آمریکا و اسرائیل آیندهای دیگر برای فلسطین رقم بخورد.

مسعود پیما، وکیل عرفان قانعیفرد، فعالسیاسی و نویسنده، در گفتوگویی با ایراناینترنشنال گفت که موکلش از ۶ ماه پیش در بازداشتگاه پلیس مهاجرت در تگزاس نگهداری میشود. او هشدار داد قانعیفرد در خطر بازگرداندهشدن به ایران است و در صورت بازگرداندن اجباری به کشور جانش به خطر میافتد.
این فعال سیاسی خودش هم در تماسی از بازداشتگاهش با ایران اینترنشنال گفت در صورت دیپورت به ایران «دادگاه انقلاب برای محاکمه من وقتی تلف نخواهد کرد. سرنوشتی جز مرگ در انتظارم نیست.»
به گفته پیما، وکیل قانعیفرد ۲۸ مارس (۸ فروردین) زمانی که طبق قرار قبلی برای انجام کارهای اداری و ثبت آدرس جدید به دفتر اداره مهاجرت و گمرک ایالات متحده (آیس) در دالاس رفته بود بازداشت و به یکی از بازداشتگاههای مهاجران غیرقانونی منتقل شد.
ظرفیت این بازداشتگاه در آلواردوی تگزاس، بالای ۷۰۰ نفر است، اما بر اساس گزارش واشینگتنپست در مقاطعی بیش از این ظرفیت، بازداشتی در آنجا نگهداری شدهاند و بازداشتشدگان در این مرکز از شرایط سختی مانند نبود تخت کافی شکایت کردهاند.
پیما تاکید کرد موکل او پیش از این در کالیفرنیا زندگی میکرد و پس از دریافت پیشنهاد تدریس از یک کالج در دالاس، اواسط ماه مارس به این شهر رفت و قصد داشت همانجا ساکن شود و برای همین باید خود را به اداره مهاجرت معرفی میکرد.
او تاکید کرد که موکلش با اطلاع این اداره از کالیفرنیا به تگزاس رفته است.
سابقه بازداشت قانعیفرد در آمریکا و تلاش برای اخراج او در سال ۲۰۱۹
وکیل قانعیفرد که از اواسط سال ۲۰۱۷ وکالت او را بر عهده دارد، به ایراناینترنشنال گفت او پیشتر در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۲ مدتهای طولانی با ویزای تحصیلی در آمریکا حضور داشته یا به این کشور رفتوآمد میکرده است.
وکیل عرفان قانعیفرد گفت که موکلش نخستین بار در سال ۲۰۱۳ از آمریکا درخواست پناهندگی داد اما به دلایلی پیش از به نتیجه رسیدن درخواستش از آمریکا خارج شد.
پیما افزود: «قانعیفرد یک بار دیگر در مارس ۲۰۱۷ از طریق مرز مکزیک وارد خاک امریکا شد، خود را به ماموران مهاجرت در تگزاس معرفی کرد و همانجا درخواست پناهندگی داد.»
او گفت: «قانعیفرد در پی این اقدام بازداشت و به یک مرکز بازداشت پناهجویان و مهاجران در الپاسوی تگزاس منتقل شد و بازداشت او عملا تا ژوییه ۲۰۲۰ ادامه یافت.»
بهگفته وکیل قانعیفرد، در همین مدت دولت آمریکا یک بار تلاش کرد موکل او را به ایران بازگرداند: «یکبار در سال ۲۰۱۹ دولت آمریکا تلاش کرد او را از طریق کشور آذربایجان به ایران بازگرداند. در آذربایجان اما عرفان از سوار شدن به هواپیمای عازم تهران سرباز زد و برنامه اخراجش را ناکام گذاشت و برای همین دوباره به آمریکا و همان بازداشتگاه مهاجرتی در الپاسو برگردانده شد.»
وکیل قانعیفرد در پاسخ به پرسش از وضعیت کاری این فعال سیاسی در ۵ سال گذشته در آمریکا گفت او به خاطر نداشتن حق شهروندی آمریکا یا گرین کارت، «هیچ نوع سابقه همکاری و یا استخدامی با نهادهای دولتی آمریکا در سطح فدرال یا ایالتی نداشته و صرفا از طریق تدریس و نوشتن و مصاحبه زندگیاش را میگذارند.»
پیما همچنین با رد شنیدهها در مورد ازدواج قانعیفرد برای دریافت گرین کارت یا بازداشت او از سوی افبیآی گفت: «عرفان هرگز ازدواج نکرده، هیچ پرونده امنیتی هم در افبیآی ندارد و تنها دلیل بازداشت او، پرونده مهاجرتی اوست .»

مسعود پیما، وکیل عرفان قانعیفرد، به ایراناینترنشنال گفت: «باتوجه به اینکه عرفان گرینکارت نداشت و تحت یک شرایط خاص مهاجرتی مجاز به اقامت در آمریکا بود، باید طبق مقررات، تغییر محل اقامت خود را به اداره مهاجرت گزارش میکرد.»
پیما توضیح داد در عمل، وقتی کسی مدت طولانی در بازداشت مهاجرتی میماند و امکان دیپورتش وجود ندارد، بیشتر اوقات تحت وضعیت «دستور نظارت» (Order of Supervision) قرار میگیرد.
او افزود: «عرفان هم تحت همین قانون پس از سه سال بازداشت در ژوییه سال ۲۰۲۰ از بازداشتگاه اداره مهاجرت در الپاسوی تگزاس آزاد شد و تا زمان بازداشت اخیر، در واشینگتن و سپس در کالیفرنیا زندگی میکرد.»
وکیل قانعیفرد با اشاره به اینکه سختترشدن سیاستهای مهاجرتی ایالات متحده در دولت فعلی این کشور شرایط موکل او را هم پیچیده کرده، گفت: «موکل من کار غیرقانونی انجام نداده و مسئولان مرکز بازداشت هم بارها به من گفتهاند دلیل مشخصی برای بازداشت عرفان نمیبینند.»
نگرانی از بازگرداندن به ایران
وکیل قانعیفرد گفت در پرتو سیاستهای تازه دولت آمریکا، خطر بازگرداندن موکلش به ایران واقعی است.
مسعود پیما به ایراناینترنشنال گفت: «اداره مهاجرت آمریکا بر اساس رویه، شش ماه پیش و پس از بازداشت عرفان با ارسال درخواست رسمی از دفتر حفاظت منافع ایران در واشینگتن درخواست کرد برای او پاسپورت یا جواز موقت سفر صادر شود تا با استفاده از آن به ایران دیپورت شود اما دفتر حفاظت منافع هنوز پاسخی یه این درخواست نداده است.»
هفتم مهر سه زن و ۱۱۷ مرد پناهجوی ایرانی با پرواز چارتر و تحت نظارت ماموران امنیتی ایالاتمتحده از طریق قطر به ایران بازگردانده شدند.
حسین نوشآبادی، مدیرکل پارلمانی و کنسولی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، سهشنبه هشتم مهر در پاسخ به پرسشی درباره بازگرداندن این گروه از ایرانیها از آمریکا گفته بود: «اداره مهاجرت آمریکا قصد دارد نزدیک به ۴۰۰ ایرانی را به ایران بازگرداند.»
یک شهروند ایرانی اخراجشده از آمریکا که با ایراناینترنشنال صحبت کرد با یادآوری صحنههایی «تکاندهنده» از ساعتی پیش از پرواز گفت: «یکی از بازداشتیها برای اینکه به ایران برنگردد، با تیغ رگ دستش را زد و دهها قرص خورد. ماموران او را در حالی که تشنج داشت با برانکارد بردند. شخص دیگری هم دستهایش را برید، اما دست او را باندپیچی کردند و با همان وضعیت با همین پرواز به ایران بازگرداندند.»
به گفته مسعود پیما، پرونده قانعیفرد اکنون و به صورت همزمان از سوی او و یک وکیل دیگر پیگیری میشود.
او گفت: «من در دادگاه فدرال در تگزاس یک دادخواست دادهام تا با توجه به گذشت بیش از ۶ ماه از بازداشت موکلم، حکم آزادی او از بازدشتگاه اداره مهاجرت صادر شود. دلیلی ندارد او در بازداشت بماند.»
او ادامه داد وکیل دوم قانعیفرد در دادگاه تجدیدنظر مهاجرت در ایالات ویرجینا یک دادخواست ثبت کرده است تا با مدارک جدید این دادگاه را قانع کند که با درخواست پناهجویی موکلش موافق شود.
پیما میگوید درخواست پناهندگی قانعیفرد پیشتر در جریان رسیدگی به پرونده مهاجرتی او در سال ۲۰۱۸ به دلیل نبود مدارک کافی در دادگاه مهاجرتی رد شد و اکنون وکیل دوم او میکوشد با ارائه مدارک جدید به دادگاه تجدید نظر منتظر رای نهایی این دادگاه هستند.
او ادامه داد امیدوار است مدارک جدید درباره فعالیتهای سیاسی اخیر قانعیفرد به قاضی دادگاه تجدید نظر نشان دهد در صورت دیپورت و بازگرداندن اجباری او به ایران، جان قانعیفرد به صورت جدی به خطر میافتد.





