وزیر امور خارجه دولت مسعود پزشکیان در دوران مسئولیت خود بارها با انتقاداتی جدی از سوی تحلیلگران داخلی و خارجی مواجه شده است. یکی از مهمترین نقاط ضعف او در عرصه دیپلماسی، ناتوانایی در پیشبینی صحیح تحولات منطقه، بهویژه در سوریه و عدم موفقیت در مدیریت این بحران بوده است.
ناتوانی در تحلیلهای دقیق و اتخاذ استراتژیهای درست از سوی عباس عراقچی، بهویژه در دور جدید مذاکرات بین جمهوری اسلامی و ایالات متحده نیز به چشم میخورد.
اگرچه مقام وزیر امور خارجه در جمهوری اسلامی معمولا تصمیمگیرنده در سیاستگذاریهای کلان نیست و تصمیم اصلی در سطح رهبر و دیگر مقامهای عالیرتبه اتخاذ میشود اما وظیفه دیپلماتها و بهویژه وزیر امور خارجه، پیشبرد و تبیین موثر سیاستهای خارجی در عرصه عمومی و رسانههاست.
در این زمینه نیز عراقچی نتوانسته بهطور موثر تصویر منسجمی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ارائه دهد؛ کاری که خلف او، محمدجواد ظریف، با آن آشنا بود.
دروغها و تناقضات در مذاکرات هستهای
یکی از مهمترین ضعفهای عراقچی در دیپلماسی، اظهارات متناقض و دروغهای او در رابطه با مذاکرات هستهای بوده و هست.
از نمونههای بارز این مسئله، وقتی بود که او اعلام کرد مذاکرات ایران و ایالات متحده «بهصورت غیرمستقیم» خواهد بود اما چند ساعت بعد، کارولین لوِت، سخنگوی کاخ سفید، تاکید کرد که این مذاکرات بهصورت مستقیم انجام خواهد شد.
در پاسخ، سخنگوی وزارتخانه تحت هدایت عراقچی بار دیگر تاکید کرد مذاکرات غیر مستقیم خواهد بود اما این بار دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده صراحتا از «مذاکرات مستقیم» سخن گفت.
عراقچی در واکنش به افشای شکل مذاکرات، سراسیمه با انتشار پستی به زبان انگلیسی در شبکه ایکس، تلاش کرد مجددا بگوید که مذاکرات غیرمستقیم است.
با پایان دور اول مذاکرات در مسقط، باز هم مقامات آمریکایی گفتند که مذاکرات مستقیم بوده است اما عراقچی در مصاحبهای گفت که تنها به منظور رعایت «نزاکت دیپلماتیک»، با هیئت آمریکایی سلام و احوالپرسی کرده است اما یک روز پس از این اظهارات، وبسایت آکسیوس افشا کرد که طرفین دستکم ۴۵ دقیقه مذاکره مستقیم داشتند.
در واقع اصرار عراقچی و وزارتخانه تحت هدایت او بر فرم مذاکره به جای محتوا، باعث شد تا چهره هیئت ایران مخدوش شود و ناظران آنها را ضعیف ارزیابی کنند.
به نظر میرسد عراقچی تصور میکرد که میتواند با تکیه بر فرم مذاکرات، توجه افکار عمومی را از محتوا و امتیازهایی که جمهوری اسلامی به طرف مقابل میدهد، منحرف کند اما نتیجه این عملکرد نه تنها برای او مثبت نبود، بلکه بیش از پیش جمهوری اسلامی را در مظان اتهام قرار داد و حتی پایگاه «خودیها» را نسبت به عملکرد جمهوری اسلامی بدبین کرد.
ادعای غلط درباره تورقوزآباد
نمونه دیگری از اظهارات فریبنده عراقچی، واکنش او به سخنان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در خصوص تاسیسات هستهای مخفی ایران در منطقه تورقوزآباد بود.
نتانیاهو در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل تصویری از این تاسیسات به نمایش گذاشت و گفت که ایران در این منطقه تاسیسات هستهای مخفی دارد.
عراقچی به این ادعا واکنش نشان داد و در ویدیویی که از او منتشر شد گفت که بهنظر میرسد کسی نتانیاهو را «دست انداخته» است اما در گزارشی که هشتم سپتامبر ۲۰۱۹ در خبرگزاری رویترز منتشر شد، دو نفر از کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی، حرفهای نتانیاهو را تایید کردند و مشخص شد که ردپای اورانیوم در این مکان پیدا شده است.
عباس عراقچی و بشار اسد، دیکتاتور مخلوع سوریه که به روسیه گریخته است
عدم پیشبینی سقوط اسد و واکنشهای ضعیف
یکی از مهمترین لحظات در دوران مسئولیت عراقچی در وزارت امور خارجه، زمانی بود که رژیم بشار اسد در سوریه با تهدید جدی از سوی نیروهای مخالف مواجه شد.
زمانی که رژیم وقت سوریه به عنوان مهمترین متحد تهران در معرض تهدیدات جدی قرار داشت، عراقچی از تحلیل دقیق وضعیت و پیشبینی تحولات پیش رو عاجز ماند و بهدفاع از سیاست ایستای «مقاومت» پرداخت.
رژیم اسد در حال از دست دادن کنترل بخشهای زیادی از کشور بود و جمهوری اسلامی بهعنوان مهمترین حامی این رژیم، باید خود را آماده میکرد تا برای جلوگیری از فروپاشی آن، برنامههای جدیدی در نظر بگیرد. عراقچی اما نه تنها قادر به شناسایی و ارزیابی این وضعیت نبود بلکه بر «سیاستهای ایدئولوژیک و غیرعملی» تاکید داشت که تنها عمق بحران را زیر فرش میکردند.
او یک روز قبل از سقوط اسد، در جلسهای با وزیر خارجه ترکیه و امیر قطر در دوحه، به خبرنگاران گفت: «الان در مرحلهای هستیم که همه در حال رایزنی هستند و زود است که تصمیمی گرفته شود. تحولات میدانی بهصورت سریع در حال رخ دادن است و وضعیت بسیار سیال است.»
در همین دوران، او با انتشار تصاویری از شاورما خوردن در دمشق، اینطور القا کرد که همه چیز در آرامش است و جمهوری اسلامی بر شرایط مسلط؛ اما واقعیت اینطور نبود. اسد خیلی سریع سقوط کرد و این اظهارات عراقچی هم در داخل و هم در خارج کشور دستمایه تمسخر او شد.
او در توجیه این وضعیت در یک مصاحبه گفت: «پیشگو نیستیم و اینکه بگوییم و پیشبینی کنیم که بشار اسد سقوط میکند ممکن نیست؛ ولی مقاومت وظیفه خود را حتما انجام میدهد.»
این اظهارات علاوه بر اینکه نشاندهنده عدم درک واقعی از تحولات میدانی بود، بهطور غیرمستقیم ضعف سیاستهای ایران در قبال سوریه را فاش کرد.
تناقضات در سیاست ایران نسبت به افغانستان
تناقضگوییهای عراقچی در سیاست ایران نسبت به افغانستان نیز قابل تأمل است.
در ماه می ۲۰۱۹، زمانی که او معاون وزیر امور خارجه بود، اعلام کرد ایران ممکن است از پناهندگان افغان بخواهد کشور را ترک کنند، بهویژه بهدلیل کاهش درآمدهای ایران از تحریمهای آمریکا.
او همچنین با اشاره غیرمستقیم به تحرکات نظامی طالبان برای در دست گرفتن قدرت در افغانستان، تاکید کرد که جمهوری اسلامی «به هیچ وجه» گروهی را که «بهصورت نظامی» به قدرت برسد، تحمل نمیکند.
پس از بهقدرت رسیدن طالبان اما عراقچی موضع خود را تغییر داد. او نه تنها طالبان را «تحمل» کرد بلکه در دیدار اخیر خود از کابل با محمد حسن آخوند، نخستوزیر طالبان، ملاقات کرد و به مسائل پناهندگان افغان در ایران و اختلافات آبی پرداخت و گفت که این مسائل باید محرکهایی برای گسترش همکاریهای دوجانبه باشند.
این تغییر موضع، نشاندهنده عدم وضوح استراتژیک در سیاست خارجی تهران و تناقض آشکار در نحوه برخورد جمهوری اسلامی با طالبان بود و سفر عراقچی به افغانستان عملا به طالبان مشروعیت داد.
این در حالی است که سایر کشورها حاضر نیستند در سطح وزیر خارجه با حکومت طالبان ارتباط برقرار کنند.
منابع دیپلماتیک به ایراناینترنشنال گفتهاند استیو ویتکاف، نماینده دونالد ترامپ در مذاکرات میان تهران و واشینگتن، از «پیشنهاد سهمرحلهای ایران» که در دور اول گفتوگوها در عمان در تاریخ ۲۳ فروردین ارائه شد، استقبال کرده است.
بر اساس گزارش اختصاصی ایراناینترنشنال که پنجشنبه ۲۸ فروردین منتشر شد، تهران پیشنهاد داده در گام نخست، سطح غنیسازی اورانیوم خود را بهطور موقت کاهش دهد و در مقابل، از تخفیفهای قابل توجه تحریمی از جمله اجازه صادرات نفت برخوردار شود.
در مراحل بعد، ایران متعهد میشود که بهطور دائم از غنیسازی بیش از ۳.۶۷ درصد که در برجامِ دوره باراک اوباما تعیین شد، خودداری کند.
همچنین قرار است ذخایر اورانیوم با غنای بالا به کشور ثالثی منتقل شود و در برابر آن، تحریمهای بیشتری از جمله بخشی از تحریمهای قدیمی آمریکا لغو شود.
منابع مطلع به ایراناینترنشنال گفتهاند واکنش مثبت ویتکاف، هیئت ایرانی حاضر در مسقط را شگفتزده کرده است.
با این حال، هنوز مشخص نیست تکلیف حدود ۱۷ هزار دستگاه سانتریفیوژ ایران که مهمترین بخش زیرساخت غنیسازی کشور محسوب میشوند، چه خواهد شد.
این ماشینها توانایی رساندن سطح غنیسازی به ۹۰ درصد (درجه تسلیحاتی) را دارند.
منابع دیپلماتیک به ایراناینترنشنال گفتهاند استیو ویتکاف، نماینده دونالد ترامپ در مذاکرات میان تهران و واشینگتن، از «پیشنهاد سهمرحلهای ایران» که در دور اول گفتوگوها در عمان در تاریخ ۲۳ فروردین ارائه شد، استقبال کرده است.
بر اساس گزارش اختصاصی ایراناینترنشنال که پنجشنبه ۲۸ فروردین منتشر شد، تهران پیشنهاد داده در گام نخست، سطح غنیسازی اورانیوم خود را بهطور موقت کاهش دهد و در مقابل، از تخفیفهای قابل توجه تحریمی از جمله اجازه صادرات نفت برخوردار شود.
در مراحل بعد، ایران متعهد میشود که بهطور دائم از غنیسازی بیش از ۳.۶۷ درصد که در برجامِ دوره باراک اوباما تعیین شد، خودداری کند.
همچنین قرار است ذخایر اورانیوم با غنای بالا به کشور ثالثی منتقل شود و در برابر آن، تحریمهای بیشتری از جمله بخشی از تحریمهای قدیمی آمریکا لغو شود.
منابع مطلع به ایراناینترنشنال گفتهاند واکنش مثبت ویتکاف، هیئت ایرانی حاضر در مسقط را شگفتزده کرده است.
با این حال، هنوز مشخص نیست تکلیف حدود ۱۷ هزار دستگاه سانتریفیوژ ایران که مهمترین بخش زیرساخت غنیسازی کشور محسوب میشوند، چه خواهد شد.
این ماشینها توانایی رساندن سطح غنیسازی به ۹۰ درصد (درجه تسلیحاتی) را دارند.
طبق برجام، ایران مجاز بود تا ۱۰ سال فقط پنج هزار سانتریفیوژ فعال داشته باشد و حدود هفت هزار و ۵۰۰ دستگاه را در انبار نگه دارد. این محدودیت که ایران از مدتها پیش آن را نقض کرده، طبق توافق اولیه، در سال ۲۰۲۵ پایان مییابد.
از زمان خروج آمریکا از برجام، جمهوری اسلامی نه تنها شمار سانتریفیوژهای فعال خود را افزایش داده بلکه مدلهای پیشرفتهتری را نیز وارد مدار کرده است.
اگر ایران بتواند بخش قابل توجهی از این تجهیزات را حفظ کند، امکان بازگشت سریع به غنیسازی سطح بالا برایش محفوظ میماند.
به گفته «انجمن کنترل تسلیحات» در سال ۲۰۲۲، برخی از «تخلفات فنی ایران در زمینه غنیسازی»، به دانش و مهارتهایی منجر شدهاند که «دیگر قابل بازگشت نیستند».
در همین حال اوضاع اقتصاد ایران به شدت بحرانی است و ریال از سپتامبر گذشته تاکنون نزدیک به نیمی از ارزش خود را از دست داده است.
در چنین شرایطی، اگر آمریکا بخشی از تحریمها را بردارد یا داراییهایی را آزاد کند در حالی که تهران فقط بهطور موقت سطح غنیسازی را کاهش میدهد، جمهوری اسلامی ممکن است عجلهای برای پیشرفت در سایر مراحل توافق نداشته باشد.
این سناریو میتواند فرصتی برای وقتکشی به ایران بدهد؛ همانطور که در دوره جو بایدن دیده شد و تا پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ و آغاز رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۸ معطل بماند. به همین دلیل، ایران در پیشنهاد اولیهاش لغو تحریمهای نفتی را در اولویت قرار داده است.
جمهوری اسلامی همیشه تاکید کرده که آمریکا باید «حسن نیت» خود را نشان دهد؛ چیزی که معمولا بهمعنای لغو بخشی از تحریمهایی است که ترامپ در سال ۲۰۱۸ دوباره اعمال کرد.
تهران همچنین خواستار پایان فشارهای آمریکا شده. درخواستی که اگر زودتر از موعد اجرا شود، ممکن است اهرمهای فشار واشینگتن را در مذاکرات طولانیمدت تضعیف کند.
جمهوری اسلامی با یک مصوبه مجلس در حدود پنج سال پیش، از سال ۲۰۲۱ سطح غنیسازی را به ۶۰ درصد رساند. با این حال در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ، ایران بیش از دو سال صبر کرد و پس از انتخاب بایدن، اقدام به افزایش سطح غنیسازی کرد. تا پیش از آن، سطح غنیسازی کمتر از پنج درصد بود.
اگر ایران ساختار سانتریفیوژهای خود را حفظ کند، همچنان قادر خواهد بود در هر زمانی غنیسازی سطح بالا را از سر بگیرد؛ همانگونه که از سال ۲۰۲۱ تاکنون عمل کرده است.
یکی از انتقادهای اصلی به برجام این است که غنیسازی را بهطور کامل ممنوع نکرد و بسیاری از محدودیتهای آن در آستانه انقضا هستند.
در حوزه دیپلماتیک و اقتصادی، هر نوع توافق جزیی یا مرحلهای میتواند به ایران اجازه دهد روابط تجاری خود را با کشورهایی مانند هند گسترش و مبادلات خود را با چین و اروپا افزایش دهد.
این مساله ممکن است نیاز فوری تهران را به پیشرفت سریع در مذاکرات کاهش دهد و تلاشهای آمریکا را برای پیشبرد توافقی مرحلهای، دشوارتر کند.
فاکسنیوز در گزارشی نوشت سابقه طولانی «دروغگویی و فریبکاری» جمهوری اسلامی، به تردیدها درباره توافق هستهای جدید در مذاکرات دامن میزند.
جک کین، ژنرال بازنشسته و تحلیلگر ارشد استراتژیک در شبکه فاکسنیوز گفت ایران در حال تکرار همان «راهنمای عملیاتی» است که برای دستیابی به توافق هستهای با دولت باراک اوباما بهکار گرفت و این راهبرد را «دروغی آشکار» خواند که به توافق «فاجعهبار سال ۲۰۱۵» منجر شد.
کین گفت ایران دارد این دروغ را دوباره تکرار میکند که گویا میخواهد سطح اورانیوم با غنای بالا را کاهش دهد و از آن برای ساخت سلاح هستهای استفاده نکند.
او افزود: «ایرانیها فکر میکنند دولت ترامپ این حرف را باور خواهد کرد؛ بههرحال، ترامپ خودش در سال ۲۰۱۸ از همان توافق خارج شد.»
فاکسنیوز به نقل از تحلیلگران نوشت بهطور سنتی، فشار نظامی باعث شده که رهبران «سرسخت و ضدآمریکایی» جمهوری اسلامی به دادن امتیاز تن دهند.
گفته میشود حمله نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، علی خامنهای را وادار کرد تا بهطور موقت فعالیتهای مربوط به تسلیحات هستهای را متوقف کند.
بر اساس گزارش فاکسنیوز، در آن زمان خامنهای از اقدام نظامی آمریکا هراس داشت.
فاکسنیوز در گزارشی نوشت «سابقه طولانی دروغگویی و فریبکاری» جمهوری اسلامی، به تردیدها درباره توافق هستهای جدید در مذاکرات دامن میزند. تحلیلگران به این رسانه گفتند علی خامنهای به دلیل تهدید نظامی دونالد ترامپ حاضر به مذاکره با آمریکا شده است.
فاکسنیوز نوشت مذاکرات شنبه ۳۰ فروردین در رم درباره برچیدن برنامه تسلیحات هستهای جمهوری اسلامی، پرسشهایی جدی را درباره پایبندی تهران به یک توافق جدید برانگیخته است.
ترامپ به ایران درباره برنامه هستهای «اولتیماتوم» داده است
جک کین، ژنرال بازنشسته و تحلیلگر ارشد استراتژیک در شبکه فاکسنیوز گفت ایران در حال تکرار همان «راهنمای عملیاتی» است که برای دستیابی به توافق هستهای با دولت باراک اوباما به کار گرفت.
او این راهبرد را «دروغی آشکار» خواند که به «توافق فاجعهبار سال ۲۰۱۵» منجر شد.
کین گفت ایران دارد این دروغ را دوباره تکرار میکند که گویا میخواهد سطح اورانیوم با غنای بالا را کاهش دهد و از آن برای ساخت سلاح هستهای استفاده نکند.
او افزود: «ایرانیها فکر میکنند دولت ترامپ این حرف را باور خواهد کرد؛ به هر حال ترامپ خودش در سال ۲۰۱۸ از همان توافق خارج شد.»
دولت اوباما راه را ساخت سلاح هستهای در ایران هموار کرد
مارک والاس، مدیرعامل نهاد «اتحاد علیه ایران هستهای» و سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل در دوره ریاستجمهوری جورج بوش، به فاکسنیوز گفت: «در دولت بوش، ممنوعیت کامل غنیسازی اورانیوم در قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل گنجانده شده بود اما دولت اوباما این موضع را تغییر و اجازه غنیسازی تا ۳.۶۷ درصد را به ایران داد.»
به گفته والاس، اقدام دولت اوباما مسیر را برای «توافق شکستخورده برجام» هموار کرد و از آن زمان تاکنون به ایران اجازه داد تا جامعه بینالمللی را تحت فشار و باجخواهی قرار دهد.
استیون ویتکاف، نماینده آمریکا در امور خاورمیانه و در مذاکرات تهران و واشینگتن، پیشتر تاکید کرده بود برنامه اتمی جمهوری اسلامی باید نابود شود و سطح غنیسازی آن به صفر برسد اما عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، در پاسخ گفت اصل غنیسازی قابل مذاکره نیست.
فاکسنیوز نوشت امتیاز دولت اوباما به ایران که اجازه داد اورانیوم را تا ۳.۶۷ درصد غنیسازی کند، اکنون برای دولت ترامپ مشکلساز شده و تلاشهایش را برای متوقف کردن حرکت تهران بهسوی ساخت سلاح هستهای پیچیدهتر کرده است.
به گفته این رسانه، ایران از این حق غنیسازی سوءاستفاده کرده تا برنامه تسلیحاتی خود را با سرعت بیشتری پیش ببرد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل چندی پیش اعلام کرد جمهوری اسلامی بهطور چشمگیری میزان بیشتری اورانیوم تولید کرده که میتواند در ساخت شش بمب اتمی به کار رود.
فشار نظامی، جمهوری اسلامی را وادار به دادن امتیاز کرد
جان هانا، پژوهشگر ارشد در موسسه جینسا (JINSA)، پنجشنبه در نشستی درباره برنامه تسلیحات هستهای ایران گفت که دولت ترامپ چارچوبی دو ماهه برای رسیدن به توافق با ایران ترسیم کرده است.
هانا که در دولت بوش در نقش مشاور ارشد در کنار دیک چنی (معاون بوش) خدمت میکرد، نقش مهمی در تدوین راهبرد آمریکا در قبال مذاکرات با ایران بر سر افغانستان، عراق و برنامه هستهای جمهوری اسلامی داشت.
فاکسنیوز نوشت بهطور سنتی، فشار نظامی باعث شده که رهبران سرسخت و ضدآمریکایی جمهوری اسلامی، به دادن امتیاز تن دهند.
این رسانه نوشت حمله نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، علی خامنهای را وادار کرد تا بهطور موقت فعالیتهای مربوط به تسلیحات هستهای ایران را متوقف کند.
بر اساس گزارش فاکسنیوز، در آن زمان رهبر جمهوری اسلامی از اقدام نظامی آمریکا هراس داشت.
هانا گفت تهدید نظامی ترامپ همان چیزی بود که خامنهای را پای میز مذاکره آورد، چون این تهدید «خطر را متوجه موجودیت خود رژیم کرد».
او توضیح داد منظور از «برچیدن کامل» برنامه هستهای ایران این است که سانتریفیوژها منهدم و «تمامی اورانیوم غنیشده» جمهوری اسلامی از این کشور خارج شود.
به گفته هانا، تاسیسات مخفی زیرزمینی فوردو و سایت هستهای نطنز، همان مکانهایی بودند که ایران در آنها در حال حفر تونل در کوهها بوده است.
موسسه جینسا چهارشنبه ۲۷ فروردین یک اینفوگرافی منتشر کرد که بر اظهارات مقامهای دولت ترامپ درباره راستیآزمایی و برچیدن برنامه هستهای ایران تمرکز داشت.
بر اساس گزارشی از خبرگزاری رویترز، یک مقام ارشد ایرانی جمعه ۲۹ فروردین گفت ایران در مذاکرات هفته گذشته به ایالات متحده اعلام کرده آماده است برخی محدودیتها را بر برنامه غنیسازی خود بپذیرد اما در عین حال خواستار تضمینهای محکم و غیرقابل خدشه است تا مطمئن شود ترامپ بار دیگر از یک توافق هستهای خارج نخواهد شد.
یک مقام ایرانی که نخواست نامش فاش شود، به رویترز گفت که «خطوط قرمز تهران که از سوی خامنهای تعیین شدهاند» در مذاکرات قابل مصالحه نیستند.
به گفته این مقام، خطوط قرمز یادشده به این معناست که ایران هرگز با برچیدن سانتریفیوژهای غنیسازی اورانیوم، توقف کامل فرآیند غنیسازی یا کاهش میزان ذخایر اورانیوم غنیشدهاش به سطحی پایینتر از آنچه در توافق برجام آمده، موافقت نخواهد کرد.
مقامات جمهوری اسلامی همچنین میگویند تهران حاضر به مذاکره درباره برنامه موشکی خود نیست و آن را خارج از حیطه هرگونه توافق هستهای میداند.
به دنبال آغاز مذاکرات تهران و واشینگتن، جمهوری اسلامی تماسهای خود را با روسیه و چین برای جلب حمایت بیشتر این کشورها در روند گفتوگوها افزایش داده است.
شبکه العربیه شنبه ۳۰ فروردین گزارش داد تماسهای تهران با مسکو و پکن در شرایطی افزایش یافته که فرانسه از آمریکا خواسته است در مذاکرات به «نقش منطقهای جمهوری اسلامی» هم پرداخته شود.
بر اساس این گزارش، آمریکا نیز با طرفهای اروپایی برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی از جمله از طریق تحریمها در تماس است.
مذاکرات صرفا هستهای، بازی ایران با کارت روسیه
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، پنجشنبه در سفر به مسکو و دیدار با ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه، نامه علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی را به پوتین تحویل داد و نامهای هم از پوتین برای خامنهای دریافت کرد.
این اولین بار نیست که خامنهای در بزنگاهها با پوتین نامهنگاری میکند.
۲۰ بهمن سال ۱۳۹۹، همزمان با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و در زمانی که جمهوری اسلامی امیدوار بود در دوران پسا ترامپ، دوباره به شرایط پیش از خروج او از برجام بازگردد، خامنهای پیامی کتبی برای پوتین فرستاد.
عراقچی در بدو ورود به مسکو تاکید کرد این سفر از پیش برنامهریزی شده بوده اما با تحولات اخیر نیز مصادف شده است.
او درباره محور مذاکرات خود با مقامهای روس گفت: «ما همیشه در بحث هستهای با دوستان خود در روسیه مشورتهای نزدیک داشتهایم. الان هم فرصت مناسبی است که همین کار با مقامات مسکو صورت گیرد.»
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، جمعه با اشاره به این که تهران از نقش روسیه در برجام بسیار راضی است، گفت: «مشتاقیم این کشور در هر توافق جدیدی نقش مثبت خود را ایفا کند.»
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه نیز همزمان اعلام کرد روسیه آماده است در مذاکرات تهران و واشینگتن نقش ایفا کند.
لاوروف تاکید کرد: «مذاکرات ایران و آمریکا در روز شنبه باید صرفا به موضوع هستهای محدود شود. ایران آماده دستیابی به توافقی در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای است.»
عراقچی به چین میرود
عراقچی همزمان با حضور در مسکو اعلام کرد قرار است هفته آینده به چین هم سفر کند.
این سفر در حالی صورت میگیرد که روابط میان چین و آمریکا در پی اعلام تعرفههای جدید از سوی دولت ترامپ به تاریکترین حد خود در سالهای اخیر رسیده است.
هر چند لین جیان، سخنگوی وزارت خارجه چین، ۱۹ فروردین در واکنش به وضعیت پرونده هستهای جمهوری اسلامی از آمریکا خواست تا «صداقت سیاسی و احترام متقابل» نشان دهد اما در روزها و هفتههای گذشته در مواجهه با پرونده هستهای جمهوری اسلامی چندان فعال نبوده است.
با وجود این، چین در سال ۱۴۰۱ با میانجیگری میان تهران و ریاض توانست روابط قطع شده دو کشور را تا حدی بازسازی کند.
پیشتر و در اسفند ۱۴۰۳، جمهوری اسلامی، چین و روسیه در بیانیهای مشترک در نشست سهجانبه معاونان وزاری خارجه، اعلام کردند: «تعاملات دیپلماتیک و گفتوگوی مبتنی بر احترام متقابل، تنها گزینه عملی و معتبر در خصوص پرونده هستهای ایران است و از اعلام مجدد ایران که برنامه هستهایاش صلحآمیز است، استقبال کردند.»
در چنین شرایطی به نظر میرسد جمهوری اسلامی امیدوار است با کمک گرفتن از چین و روسیه به عنوان رقبای سنتی ایالات متحده، توان رایزنی خود را در برابر فشار کشورهای غربی افزایش دهد.