احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار اعلام کرد که شرکت در انتخابات کنونی در ایران به سرکوب مشروعیت میبخشد.
حائری در گفتوگویی با غزل عبداللهی و دانیلا سپهری که در نشریه آلمانی «تاز» منتشر شده، درباره انتخابات ریاست جمهوری در ایران گفت: «هیچ امیدی به تغییر در وضعیت حقوق بشر در ایران با انتخاب رئیسجمهور جدید وجود ندارد. زیرا رئیسجمهور در جمهوری اسلامی هیچ قدرتی ندارد.»

او ادامه داد: «در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، نیروهای امنیتی به زندانیان در زندان حمله و آنان را تحقیر و ضرب و شتم کردند، از جمله برادرم که در آن زمان زندانی بود.»
این زندانی سیاسی افزود: «ما به مجلس اعتراض کردیم. اما با اینکه دولت روحانی معتدل به حساب میآمد، نتوانستند کاری در برابر چنین حملاتی انجام دهند. در عوض من بازداشت به ۷۴ ضربه شلاق و شش ماه زندان محکوم شدم.»
حائری گفت: «اکنون فرقی نمیکند که کدام رئیسجمهور در قدرت باشد. شرکت در انتخابات به سرکوب مشروعیت میبخشد.»
سعید مدنی، جامعهشناس محبوسی که اخیرا از اوین به زندان دماوند تبعید شد، در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نکرد.
حسین رزاق، فعال سیاسی در ایکس نوشت: «در زندان دماوند هم با وجود صندوق رای، دکتر سعید مدنی حاضر به شرکت در انتخابات نمایشی نشده است.»
مدنی اواخر آبان سال گذشته و در نامهای از زندان، انتخابات را فرصتی برای به نمایش گذاشتن مقاومت مدنی برشمرده بود.
او تاکید کرده بود: «اگر کمترین نشانهای از پذیرش معیارهای حداقلی برای انتخابات مهیا نشود، گذارطلبان از تحریم انتخابات حمایت میکنند.»
ساعاتی پیش اعلام شد که مصطفی تاجزاده، عبدالله مومنی و دیگر زندانیان محبوس در بند چهار زندان اوین نیز در انتخابات شرکت نکردهاند.

گروهی از ایرانیان مقیم نروژ روز جمعه هشتم تیر برای اعتراض به برگزاری انتخابات جمهوری اسلامی در شهر اسلو تجمع کردند.
تجمعکنندگان شعارهایی مانند «مرگ بر جمهوری اعدامی» و «زن، زندگی، آزادی» سر دادند.
لاله بازرگان، خواهر بیژن بازرگان، از اعدامشدگان سال ۶۷ در واکنش به دعوت حمید نوری از مردم برای شرکت در انتخابات نوشت: «دوستان رای دهنده! ببینید با کی و با چی هم آه شدهاید.»
حمید نوری پس از آنکه رای خود را به صندوق انداخت، انتخابات ریاستجمهوری را بسیار مهم توصیف کرد و از همه خواست تا در آن شرکت کنند.
او گفت: «همانگونه که آزادی من از زندان باعث شکوه و عظمت ایران شد، رای شما نیز چنین میکند.»
حمید نوری، دادیار سابق زندان گوهردشت که در کشتار هزاران زندانی سیاسی در ایران مشارکت داشت روز ۲۵ خرداد امسال با یوهان فلودروس و سعید عزیزی، دو شهروند سوئدی مبادله شد.
نوری در آبان ۱۳۹۸ به اتهام دست داشتن در اعدام زندانیان سیاسی دهه ۶۰ در سوئد بازداشت و پس از محاکمه، به حبس ابد محکوم شد.
دیوان عالی سوئد روز ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ فرجامخواهی او را رد کرده بود.


رقیبان جانشینی ابراهیم رئیسی، هر یک از مسیری متفاوت با علی خامنهای مرتبطند. یکی منصوب رهبر جمهوری اسلامی در شوراهای عالی است، دیگری رویای شهرهای موشکی او را عینیت بخشیده و بعدی در زمان آغاز زمامداریاش، قائم مقام وزیر اطلاعات بوده است. نفر چهارم هم از نزدیکان سر تیم پزشکی اوست.
مسعود پزشکیان، منصوب سر تیم پزشکی خامنهای
مسعود پزشکیان تا سال ۱۳۷۳ سمتی آنچنانی در جمهوری اسلامی نداشت. او دانشجوی انقلابیای بود که پس از پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷، برای دانشجویان کلاس نهجالبلاغه میگذاشت. بعد از آن هم به جنگ رفت. سابقه اجرایی او در جمهوری اسلامی مثاتر از علیرضا مرندی است و پزشکیان از این جهت مدیون اوست.
مرندی پزشک متخصص اطفال است که سالهاست به عنوان سر تیم پزشکی علی خامنهای از او یاد میشود و از افراد مورد اعتماد اوست.
سال ۱۳۷۳، وقتی مرندی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود، پزشکیان را به سمت ریاست دانشگاه علوم پزشکی تبریز منصوب کرد.
پزشکیان مثل سه نامزد دیگر نیست که تجربه همکاری یا دریافت حکم مستقیم از خامنهای را داشته باشد اما در سخنرانیها و برنامههای تبلیغاتیاش صراحتا به «سرسپردگی» به خامنهای اذعان کرده و گفته است در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، نظرات رهبر جمهوری اسلامی را اجرا خواهد کرد.

مصطفی پورمحمدی، امنیتی مورد اعتماد خامنهای
پورمحمدی هم مثل ابراهیم رئیسی در هیات مرگ عضو بوده اما نسبت او با رهبر جمهوری اسلامی به سالهای ابتدای رهبری خامنهای باز میگردد.
وزارت اطلاعات جایی نیست که دولتها بتوانند در آن به اختیار خود عمل کنند و وزیر با نظر شخص خامنهای انتخاب میشود. وقتی محمود احمدینژاد قصد برکناری حیدر مصلحی، وزیر وقت اطلاعات را داشت، خامنهای سنتشکنی کرد و در نوشتهای کوتاه، کتبا اعلام کرد قرار نیست در این وزارتخانه بدون نظر او تغییر و تحولی رخ دهد.
با این وصف از وزارت اطلاعات، پورمحمدی از سال ۱۳۶۹، یعنی اولین سال رهبری خامنهای به مدت ۹ سال معاون این وزارتخانه بود؛ آن هم نه معاونتی معمولی که معاونت ضد جاسوسی و قائم مقام وزیر اطلاعات.
سالهای مسئولیت پورمحمدی از ۶۹ تا ۷۸، همزمان با ترور رستوران میکونوس و انفجار مرکز همکاریهای یهودیان در آرژانتین موسوم به بمبگذاری آمیا در خارج کشور و قتلهای زنجیرهای در داخل کشور بود.
هر چند او از نظر حزبی به اصلاحطلبان نزدیک است اما صندوقچه اسرار خامنهای در یکی از مهمترین فصلهای رهبریاش محسوب میشود.
وزارت کشور، دیگر وزارتخانهای است که رهبر جمهوری اسلامی در آن دخالت مستقیم دارد.
وزیر کشور عملا جانشین خامنهای در فرماندهی فراجا یا همان فرماندهی انتظامی (نیروهای پلیس) به شمار میرود.
پورمحمدی در دولت اول احمدینژاد اولین وزیر کشور او بود که این باز هم اعتماد خامنهای را به او نشان میدهد.

سعید جلیلی، عضو حقیقی منصوب خامنهای در شوراهای عالی
رابطه جلیلی با خامنهای از نظر زمانی نزدیکتر است. جلیلی همین حالا که خود را نامزد انتخابات زودهنگام سال ۱۴۰۳ کرده است، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در شورای عالی امنیت، عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم خامنهای و عضو شورای راهبردی روابط خارجی دفتر رهبر جمهوری اسلامی به شمار میرود.
ورود او به دستگاه رهبر جمهوری اسلامی از سال ۱۳۸۰ آغاز شد؛ وقتی که خامنهای او را به سمت مدیریت بررسیهای جاری دفتر خودش منصوب کرد.
او به عنوان نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت ملی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲، دبیری این شورا را برعهده داشت و سرپرست مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی هم بود.

محمدباقر قالیباف، بنیانگذار برنامه موشکی مورد علاقه خامنهای
قالیباف به عنوان یک پاسدار کهنهکار از نزدیکان خامنهای محسوب میشود. او از سال ۱۳۹۶ تا سال ۱۳۹۹ از سوی خامنهای به عنوان عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شد.
قالیباف در زمان فرماندهی نیروی هوای سپاه پاسداران به شهادت امیرعلی حاجیزاده که اکنون فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران است، از اصلیترین نیروهای بنیانگذار برنامه موشکی سپاه بوده است. برنامهای که رهبر جمهوری اسلامی روی آن بسیار حساس است.
از سوی دیگر، قالیباف از معتمدین قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس هم بود. بازوی برون مرزی سپاه پاسداران که مسئول پیادهسازی سیاستهای فرامرزی خامنهای محسوب میشود.
بر این اساس، قالیباف هم معتمد سپاه پاسداران است و هم با توجه به سابقهاش در برنامه موشکی سپاه و رابطهاش با سپاه قدس، خامنهای نگاه مثبتی به او دارد.

هشتم تیر ۱۴۰۳ انتخاباتی برگزار میشود که مثل سایر انتخابات جمهوری اسلامی، انگشت اتهام مهندسی آن به سمت رهبر جمهوری اسلامی نشانه رفته است.
نامزدهای این انتخابات، حتی در رقابتهای انتخاباتی هم به سرسپردگی و تبعیت از دستورات خامنهای تاکید کردند.
بر این اساس نمیتوان گفت نامزدها با خامنهای رابطه خوبی ندارند و هر کدام از آنان به طریقی با او در ارتباط هستند اما تفاوتشان در مسیر ارتباط با رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی است.
حسن اسدی زیدآبادی، زندانی سیاسی سابق خبر داد که مصطفی تاجزاده و عبدالله مومنی، دو فعال سیاسی زندانی رای ندادهاند.
این دو اکنون در زندان اوین محبوس هستند.
پیشتر حسین رزاق خبر داده بود که هیچکدام از زندانیان سیاسی بند چهار اوین حاضر به رای دادن نشدند و «در نمایش انتخابات شرکت نکردند».
مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی زندانی اواسط اسفند سال گذشته در یادداشتی از زندان اوین به انتخابات «مهندسیشده» خبرگان و مجلس شورای اسلامی پرداخت.
او در این یادداشت گفته بود این انتخابات از نظر درصد پایین مشارکت، «شکستی تاریخی برای نظام حکمرانی به ویژه شخص رهبر» است.
در بخشی از یادداشت تاجزاده آمده بود: «به هممیهنانی که با رای ندادن، نه بزرگی به ابتذال گفتند، درود میفرستم.»






