ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی اسرائیل و تمام اعضای حزبش در اعتراض به توافق آتشبس غزه از کابینه دوت استعفا کردند.
علاوه بر بن گویر، اسحاق واسرلاوف و عامیحای الیاهو، دیگر وزرای حزب «قدرت یهود» نیز نامههای استعفای خود را به بنیامین نتانیاهو ارائه دادند و به این ترتیب تهدید خود را که ناشی از مخالفتشان با این توافق بود، عملی کردند.
این استعفا طی ۴۸ ساعت آینده اجرایی خواهد شد.
بن گویر که نماینده احزاب راست افراطی در اسرائیل است، طی روزهای گذشته گفته بود در طول یک سال قبل، با استفاده از قدرت سیاسی خود، موفق شده بود بارها تلاش برای رسیدن به این توافق را متوقف کند.
او گفت که اکنون، قدرت متوقف کردن این توافق را ندارد، زیرا نتانیاهو با وارد کردن حزب «امید جدید» به رهبری گیدون سعار به ائتلاف، آن را گسترش داده است.

دونالد ترامپ کمتر از یک روز پیش از مراسم تحلیف خود به عنوان رییسجمهوری جدید آمریکا گفت که در دوره قبلی ریاستجمهوری او، جمهوری اسلامی «کاملا ورشکسته» شده بود و هیچ پولی برای دادن به حماس و حزبالله نداشت.
ترامپ در یک سخنرانی در سالن کپیتال وان آرنا در واشینگتن، در جمع هوادارانش تاکید کرد که جمهوری اسلامی در دور اول ریاست جمهوری او قادر نبود هیچ اقدامی انجام دهد.
پیش از این نیز افراد و مقامهای نزدیک ترامپ از احتمال بازگشت سیاست فشار حداکثری واشینگتن به تهران سخن گفتهاند و احتمال حمله نظامی به سایتهای اتمی جمهوری اسلامی مطرح شده است.
در همین حال مسعود پزشکیان و برخی از مقامات دولت او برای مذاکره با دولت ترامپ اعلام آمادگی کردهاند.
پزشکیان چهارشنبه ۲۶ دی، با تاکید بر سخنان خود درباره مذاکره با ترامپ گفت: «آمریکا اول باید ثابت کند که به گفته خود عمل میکند. هر وقت قبول کردند، گفتوگو میکنیم.»
یک روز بعد حسین شریعتمداری، نماینده علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در روزنامه کیهان، نوشت که مطرح کردن موضوع مذاکره با ایالات متحده، خارج از اختیارات پزشکیان بوده و وظیفه او تلاش برای کشتن ترامپ است.
این روزنامه دوشنبه اول بهمن نیز نوشت که ترامپ تنها در یک صورت میتواند به ایران «بیاید-آورده شود» و آن هم «برای تحمل مجازات صدور دستور» هدف قرار دادن قاسم سلیمانی است.
کیهان در هفتههای گذشته بارها به سخنان مقامات دولت درباره مذاکره با آمریکا حمله کرده است.
از سوی دیگر رهبر جمهوری اسلامی، ۱۹ دی ماه طرفداران مذاکره با آمریکا را «مرعوب دشمن» خواند و از مقامات حکومت خواست در تصمیمگیری درباره موضوعات مختلف از جمله حجاب، تورم و ارز، ملاحظه «توقع بیجای آمریکاییها» را نکنند.
صدور بیش از ۱۰۰ فرمان اجرایی در روز اول
ترامپ در سخنرانی خود توافق آتشبس غزه را از نتایج پیروزیاش در انتخابات آمریکا خواند و آن را «اولین گام به سوی صلح پایدار در خاورمیانه» خواند.
او همچنین گفت که دوشنبه (اول بهمن) آغاز دورهای جدید در آمریکا خواهد بود: «از فردا با هم آمریکا را عظمت خواهیم بخشید.»
نزدیکان ترامپ خبر دادهاند که او در اولین روز ریاستجمهوری خود بیش از ۱۰۰ فرمان اجرایی از جمله درباره بازداشت مهاجران غیرقانونی و از سرگیری ساخت دیوار مرزی با مکزیک صادر خواهد کرد.
مراسم تحلیف ترامپ به عنوان چهل و هفتمین رییسجمهوری آمریکا، دوشنبه برگزار میشود.
به دلیل هوای سرد، این مراسم به جای فضای باز در تالار داخلی ساختمان کنگره برگزار خواهد شد.
برای نخستین بار در تاریخ آمریکا تعدادی از سران خارجی از جمله جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا و خاویر میلی، رییسجمهوری آرژانتین در این مراسم شرکت میکنند.
نمایندهای از چین نیز در این مراسم شرکت خواهد کرد.
جو بایدن گفته است که قصد دارد در این مراسم شرکت کند.
همچنین قرار است شماری از میلیاردرهای آمریکایی با هدف تقویت روابط خود با ترامپ، در مراسم تحلیف او حاضر شوند.

قدرت الله محمدی، مدیرعامل سازمان آتشنشانی تهران در سالگرد حادثه پلاسکو گفت یکی از دلایل آن حادثه، تبدیل فضای نمایشگاهی پلاسکو به «انباری از مواد نفتی» بود. او هشدار داد هم اکنون بخشی از پایتخت به انبار کارگاههای تولیدی تبدیل شده است.
همزمان با سالروز آتش سوزی در ساختمان پلاسکوی تهران، محمدی با اشاره به اینکه ۵۰ درصد ساختمانهای دولتی پایتخت ایمنی ندارند تاکید کرد هیچ بودجهای هم برای ایمن سازی آنها اختصاص نمی یابد.
محمدی با اشاره به آتش سوزی ساختمان پلاسکو که در سال ۱۳۹۵ رخ داد، تاکید کرد اگر ضوابط ایمنی در ساختمان پلاسکو رعایت میشد، آن ساختمان هنوز پابرجا بود.
به گفته مدیرعامل سازمان آتشنشانی شهر تهران، علاوه بر ایمنی، در تهران استفاده نامتناسب از اماکن، خود خطری بالقوه است. به گفته او ساختمان پلاسکو برای استفاده نمایشگاهی ساخته شده بود، اما در زمان حادثه، عملا به انباری از مواد نفتی تبدیل شده بود.

او در مثالی دیگری با اشاره به حادثه آتش سوزی در بازار آهن شادآباد، گفت: «در شادآباد مغازهای با ۲۰۰ هزار اسپری گاز وجود داشت، در آن حادثه اسپریها منفجر و به اطراف پرتاب میشد.»
مدیرعامل سازمان آتش نشانی شهر تهران با بیان اینکه روزانه ۹۰۰ کامیون در تهران تخلیه بار دارند که اجناس آن از تهران به سایر نقاط کشور توزیع میشود، گفت: «بخشی از شهر تهران به انبار و کارگاههای تولیدی تبدیل شده در حالی که باید برای آنها شهرکهای صنعتی ایجاد شود.»
ایمنی از ترس پلمب
جلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش نشانی نیز با بیان اینکه حادثه پلاسکو برای ما یک دانشگاه بود، اما از آن عبرت نگرفتیم، اظهار کرد: «حوادثی مانند کلینیک سینا اطهر و متروپل آبادان نشان داد از حادثه پلاسکو درس عبرت نگرفتهایم.»
جلالی با اشاره به کاهش تعداد ساختمانهای ناایمن از ۱۲۹ به ۶۸ ، گفت علت این کاهش از روی ارادت به فرهنگ ایمنی نبود بلکه ورود دستگاه قضا و استفاده از اختیارات قانونی این نهاد مانند پلمب بود که مالکان را ملزم به ایمنسازی کرد.
رسانههای فلسطینی به نقل از یک مقام ارشد حماس گزارش دادند که این گروه، فهرست اسامی گروگانهایی را که قرار است امروز آزاد شوند به اسرائیل ارائه کرده است.
یک مقام اسرائیلی نیز به کانال ۱۲ اسرائیل گفت حماس اسامی سه زن گروگان را به میانجیها تحویل داده است.


کمیابی انسولین برای بیماران دیابتی و گرانی نوار اندازهگیری قند خون منجر به نگرانی بسیاری از بیماران مبتلا به بیماری قند در ایران شده است
ایران اینترنشنال با دستکم ۱۵ بیمار مبتلا به دیابت در شهرهای مختلف ایران گفتوگو کرده و دریافته به بیماران در شهرهای کوچک گفته شده به تهران مراجعه کنند در حالی که بیماران در تهران هم با کمبود دارو مواجهند.
چند برابر شدن قیمت نوار قند و کمیابی انسولین
مهرناز زن ۶۳ سالهای است که ۱۱ سال است دیابت دارد و در روز باید بین دو تا سه بار قندش را اندازهگیری کند و براساس آن انسولین تزریق کند. او میگوید سال گذشته که قلم انسولین کمیاب شد مجبور بوده چندین بار از سوزن آن استفاده کند و در نتیجه دستش عفونت کرده و یک هفته در بیمارستان بستری شده است.
مهرناز میگوید امسال مشکل فقط نبود نوار قند نیست هزینه خرید نوار قند «در طول چند ماه از ۸۰ هزار تومان به ۴۰۰ هزار تومان رسیده است». هر بسته نوار اندازهگیری ۵۰ نوار دارد و برای یک بیمار که باید در روز چندین بار قند خون اندازه بگیرد عملا کمتر از یک ماه این بسته ماندگاری دارد. یعنی اگر بیماری باید روزی دو تا سه بار نوار مصرف کند این ۵۰ عدد بین ۱۷ تا ۲۰ روز او را تامین میکند و برای بقیه ماه باید دوباره نوار خریداری کند. حسین که از ساری برای خرید دارو به تهران آمده بود و نتوانسته انسولین تهیه کند به ایران اینترنشنال گفت به داروخانههای هلال احمر و ۱۳ آبان مراجعه کرده اما به او گفته شده انسولین کمیاب است و اگر میتواند نامش را در لیست انتظار وارد کنند.
بیمه نیمی از هزینه انسولین بیماران را تامین میکند و نیم دیگر را باید بیمار پرداخت کند که با توجه به افزایش قیمت عملا شرایط تامین دارو برای بیماران دیابتی سخت شده است . زهرا از تهران میگوید «قیمت نوار اندازهگیری قند در طول دو ماه شش برابر شده است». او بازنشسته فرهنگیان است و نمیداند چطور باید هزینه۴۰۰ تا ۵۰۰ هزارتومانی نوار قند را تامین کند
سمیه در رشت زندگی میکند و برای دیابت نوع دو باید داروی گلوکوفاژ مصرف کند. به گفته او «این دارو طی یک ماه از ۱۰۰ هزارتومان به بیش از ۳۸۰ هزارتومان افزایش قیمت داشته است»
سمیه میگوید به عنوان یک بیمار دیابتی تنها یک دارو مصرف نمیکند و با توجه به افزایش قیمت داروها در دیماه نزدیک به یک میلیون هزینه قرص، سوزن و انسولین او میشود که عملا توانایی تامین آن را ندارد

روایت داروخانهها از خشم بیماران
رها یک دکتر داروساز در داروخانهای در کرج میگوید بیمار مبتلا به قند نباید استرس داشته باشد وعملا این کمبود انسولین باعث استرس بیمار میشود او با یادآوری یکی از برخوردهای اخیر مراجعه کننده به داروخانه گفت: «وقتی به او گفتم نوار قند نداریم و قیمت نوار چند برابر شده با مشت روی میز کوبید گفت خب چطوری باید پولش رو بدهم و انقدر خودش را زد که مجبور شدیم از رهگذران کمک بگیریم تا او را کنترل کنیم.»
حسین در داروخانهای در مرکز تهران کار میکند و مادر و پدرش هر دو مبتلا به بیماری قند هستند. او میگوید: «قیمتها بین ۴ تا شش برابر شده است. تامین انسولین، قلم و نوار قند برای ما هم سخت شده است. هزینه داروها برای پدر و مادر او برای یک ماه بیش از دو میلیون میشود».
ناصر داروساز است و میگوید بیمار مبتلا به قند باید داروهایش را مرتب مصرف میکند حالا هر بار قیمت بالا و پایین میشود بیماران به دلایل مختلف از جمله کمبود و گرانی، داروهایشان را سر خود کم میکنند و این میتواند خطرات جدی به همراه داشته باشد.ناصر با اشاره به اظهارات ضد و نقیض وزارت بهداشت درباره دارو گفت: «ما هر روز با بیمارانی مواجهیم که امکان تهیه دارو ندارند، یک بار بیمار یقه پیراهن من را گرفت و فریاد میزد که چرا گران فروشی میکنی؟ داروی ما رو احتکار کردی»؟
ابتلای ۱۰ درصد جمعیت ایران به دیابت
بر اساس آمار انجمنهای دیابت در ایران حدود ۱۰ درصد از جمعیت کشور مبتلا به دیابت هستند که حدود ۸ تا ۱۰ میلیون نفر میشوند انجمن دیابت سال گذشته عنوان کرد که تغییر نوع انسولین و تجویز داروهای مشابه میتواند اثرات مختلفی روی بیمار داشته باشد. هنگامی که انسولین بیمار عوض میشود احتمال دارد کنترل قندش به هم بریزد. بخش غذا و دارو وزارت بهداشت حاضر به پاسخگویی در این باره به ایران اینترنشنال نشد. بیماران مبتلا به دیابت نوع اول و دوم در این روزها با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند و به گفته یکی از بیماران آنها «جانشان را کف دستشان گرفته به دنبال دارو از این داروخانه به آن داروخانه میروند».

کشته شدن علی رازینی و محمد مقیسه، دو قاضی بدنام دادگاههای انقلاب جمهوری اسلامی، نشان داد موج نارضایتیها از مرزهای خیابانها و اعتراضات مردمی فراتر رفته و به درون دفاتر مقامات حکومتی نیز نفوذ کرده است.
بر اساس اطلاعات منتشرشده توسط رسانههای حکومتی، این دو قاضی توسط فردی که گفته شده از کارکنان قوه قضاییه بوده است، هدف حمله قرار گرفتهاند. اگر این ادعا صحت داشته باشد، میتوان این حادثه را بهعنوان نمادی از فروپاشی اعتماد درونی ساختارهای حکومتی تحلیل کرد. در این صورت، این رخداد نه تنها بهعنوان یک حرکت اعتراضی از سوی نیروهای بیرونی، بلکه بهعنوان یک شکاف در لایه های درونی نظام تلقی میشود. به عبارت دیگر، خشم و اعتراض دیگر صرفا محدود به مردم معترض یا گروههای مخالف خارج از سیستم نیست، بلکه به افرادی که درون ساختارهای حکومتی نیز هستند سرایت کرده است.
کارکنانی که از نزدیک شاهد بیعدالتیها، فساد و ظلمهای سیستماتیک بودهاند، اکنون می توانند به اقدامات شوکه کننده برای حکومت دست بزنند. این وضعیت، ترس و نگرانی فراگیر در میان مقامات حکومتی ایجاد خواهد کرد؛ ترسی که هر لحظه میتواند امنیت و بقای آنان را تهدید کند.
رازینی و مقیسه از مهمترین عوامل قضایی جمهوری اسلامی در چهار دهه اخیر بودند که با صدور احکام سنگین و بیرحمانه، نقش مهمی در سرکوب مخالفان و حفظ بقای نظام ایفا کردند. احکام اعدام، زندانهای طولانیمدت و مصادره اموال معترضان تنها بخشی از کارنامه سیاه این افراد بود. اما اکنون، کشته شدن این دو چهره برجسته قضایی و امنیتی نشان میدهد که حتی ستونهای اصلی سرکوب نیز از خشم مردم و حتی خشم کارکنان نظام در امان نیستند.
این حادثه برای مقامات دیگر جمهوری اسلامی نیز پیامی روشن به همراه داشت: هیچکس، حتی در مراکز قدرت و سرکوب، از خطر مصون نیست. این ترس میتواند منجر به کاهش اعتماد به همکاران و زیرمجموعهها شود و ساختار سرکوب را بهمرور زمان تضعیف کند.
کشته شدن این دو قاضی، که بهعنوان نمادهای بیعدالتی و ظلم شناخته میشدند، بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر تمامی ارکان ساختار سرکوب تاثیر خواهد گذاشت. از مأموران خیابانی که وظیفه سرکوب معترضان را بر عهده دارند تا بازجوها، قضات و حتی مدیران ارشد امنیتی، همه با این پرسش مواجه خواهند شد که "آیا ما نیز هدف بعدی خواهیم بود؟"
این تردید و ترس، هرچند ممکن است در ابتدا بهصورت پنهان باقی بماند، اما بهتدریج به یک حس عمومی در میان عوامل سرکوب تبدیل خواهد شد. این وضعیت، نوعی بیاعتمادی درونی را در میان نیروهای حکومتی ایجاد میکند و انسجام ساختار سرکوب را به خطر میاندازد. چنین تزلزلی میتواند در بلندمدت، فروپاشی این ساختار را تسریع کند.
از اعتراضات دیماه ۱۳۹۶ و آبانماه ۱۳۹۸ گرفته تا خیزش سال ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی با موجی از اعتراضات روبرو بوده است که هر بار گستردهتر و رادیکالتر شدهاند. این اعتراضات نشان داد که ترس مردم از حکومت بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است. در گذشته، حکومت با ایجاد فضای ارعاب و سرکوب توانسته بود اعتراضات را در نطفه خفه کند، اما این استراتژی دیگر کارایی خود را از دست داده است.
قتل این دو قاضی، در این زمینه معنای نمادینی دارد. این اتفاق به معترضان نشان داد که حتی عوامل اصلی سرکوب نیز از گزند خشم مردم در امان نیستند. این موضوع میتواند به افزایش جسارت معترضان و کاهش هژمونی نظام منجر شود. از سوی دیگر، تلاش حکومت برای سرکوب بیشتر، تنها به افزایش نفرت عمومی و کاهش مشروعیت آن میانجامد.
ساختار سرکوب جمهوری اسلامی، که همواره بهعنوان اصلیترین ابزار بقای این نظام عمل کرده است، اکنون در برابر بحران اعتماد و امنیت قرار دارد. این تغییر شرایط، فشار روانی سنگینی بر مقامات وارد خواهد کرد .ترسی که در میان نیروهای سرکوب ایجاد شده، انی ظرفیت را دارد که مانند بیماریای مسری، بهسرعت در تمام ارکان حکومت گسترش یابد. این ترس، از یک سو باعث کاهش کارایی نیروهای سرکوب میشود و از سوی دیگر، مردم را به ادامه اعتراضات و مقاومت تشویق میکند.
در نهایت، این حادثه نشان میدهد که ترس، که زمانی ابزار اصلی حکومت برای کنترل مردم بود، اکنون به عامل فروپاشی درونی آن تبدیل شده است. اگر این روند ادامه پیدا کند، جمهوری اسلامی بهزودی با چالشی روبرو خواهد شد که هیچ سرکوبی قادر به مهار آن نخواهد بود.
