آنتونی آلبانیز، نخستوزیر استرالیا، اعلام کرد که در پی اثبات نقش جمهوری اسلامی در دستکم دو حمله یهودستیزانه، سفیر جمهوری اسلامی را از این کشور اخراج کرده، فعالیت سفارت استرالیا در تهران را به حالت تعلیق درآورده و قصد دارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در فهرست گروههای تروریستی قرار دهد.
او صبح سهشنبه چهارم شهریور همراه با وزیر امور خارجه، وزیر امور داخلی و رییس سازمان اطلاعات استرالیا در یک نشست مطبوعاتی در پارلمان این کشور حاضر شد و گفت حکومت ایران دستکم دو حمله را علیه جامعه یهودیان در استرالیا هدایت کرده است.
آلبانیز دو حمله تروریستی علیه کنیسه آداس اسرائیل در ملبورن و رستوران لوئیس کانتیننتال در سیدنی را «تجاوزهایی خارقالعاده و خطرناک» خواند و گفت: «احتمالا جمهوری اسلامی حملات بیشتری در خاک استرالیا پیاده کرده است.»

سخنرانی تازه علی خامنهای بار دیگر بر همان روایت قدیمی استوار بود. آمریکا دشمن اصلی است، مردم ایران یکپارچه پشت نظام ایستادهاند، اپوزیسیون وابسته و خائن است، و تنها راه ادامه، مقاومت و مقابله است.
آیا این سخنان با واقعیت زندگی مردم ایران همخوانی دارد، یا رهبر جمهوری اسلامی در جهانی از توهمات زندگی میکند و عملاً به «دشمن مردم» بدل شده است؟
«میخواهند ایران گوشبهفرمان آمریکا باشد»
خامنهای مدعی شد دشمنان میخواهند ایران «گوشبهفرمان آمریکا» باشد و کسانی که ریشه دشمنی را در شعارهای ضد آمریکایی میبینند، «ظاهربین» هستند.
اما تاریخ روشن میگوید خصومت با ایالات متحده از اشغال سفارت آمریکا و شعار «مرگ بر آمریکا» آغاز شد، نه از مردم ایران. تجربه جهانی نیز خلاف ادعای اوست. کشورهایی مانند آلمان، ژاپن، ترکیه و کره جنوبی ضمن حفظ هویت و استقلال خود، روابط سیاسی و اقتصادی گسترده با آمریکا دارند. استقلال واقعی در توان انتخاب و تصمیمگیری آزادانه است، نه در دشمنی دائمی با جهان.
«پادشاه بعدی را در اروپا تعیین کردند»
خامنهای گفت دشمنان «یک روز پس از شروع حمله، در اروپا جلسه گذاشتند و پادشاه بعدی ایران را تعیین کردند».
این ادعا هیچ سندی ندارد و نمونهای آشکار از تئوری توطئه است. اپوزیسیون ایران متنوع است و هیچ قدرت خارجی نمیتواند نظام سیاسی آینده را برای مردم تعیین کند. ریشه بحران در ناکارآمدی و فساد ساختاری جمهوری اسلامی است، نه نشستهای خیالی در اروپا.
«خاک بر سر آن ایرانی که علیه کشور خود فعالیت کند»
او مخالفان را «خاک بر سر» خواند و آنان را علیه کشور معرفی کرد. حال آنکه منتقدان حکومت، علیه ملت فعالیت نمیکنند؛ اعتراض آنان متوجه نظامی است که آزادیها را سرکوب، اقتصاد را نابود و کشور را منزوی کرده است. وطندوستی با نقد حاکمان معنا مییابد، نه با سکوت در برابر آنان.
«ملت متحد در کنار نظام است»
خامنهای تاکید کرد ملت یکپارچه پشت نظام ایستاده است. اما واقعیت، چیز دیگری میگوید. اعتراضات ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و خیزش ۱۴۰۱، مشارکت کمتر از ۴۰ درصدی در انتخابات اخیر، موج مهاجرت و اعتصابات گسترده همگی نشاندهندهٔ نارضایتی عمیقاند. جامعه ایران متحد است، اما نه در حمایت از نظام؛ بلکه در مخالفت با وضع موجود.
«آزادی بیان عامل اختلاف است»
خامنهای نویسندگان و منتقدان را عامل اختلاف دانست. اما چندصدایی نشانه سلامت جامعه است و یکصدایی اجباری تنها در دیکتاتوریها دیده میشود. زندانی کردن روزنامهنگاران، نشانه ترس حکومت از حقیقت است، نه خیانت منتقدان.
«یمن الگوی ماست»
او گفت ایران باید همچون یمن راههای کمک به اسرائیل را ببندد. اما یمن فقیرترین کشور عربی است و جنگ داخلی آن یکی از بزرگترین فجایع انسانی قرن بیستویکم را رقم زده است. الگوبرداری از یمن یعنی پذیرش فقر و نابودی، نه راهی برای توسعه ایران.
«مشت محکم ملت بر دهان دشمن»
خامنهای مدعی شد ملت با ایستادگی «مشت محکمی» به دهان دشمن زده است. واقعیت اما نشان میدهد نتیجه این سیاستها تحریمهای بیشتر و فشار اقتصادی شدیدتر بر مردم ایران بوده است. این مشتها نه بر دهان دشمن، که بر زندگی روزمره شهروندان فرود آمدهاند.
«مسئله آمریکا حلنشدنی است»
او مذاکره مستقیم با آمریکا را «حلنشدنی» دانست. اما تجربه جمهوری اسلامی خلاف این ادعاست. از ماجرای ایران- کنترا تا توافق برجام، هرگاه بقای نظام در خطر بوده، تابوی مذاکره شکسته شده است.
امروز نیز حکومت بهطور غیرمستقیم با آمریکا درباره تبادل زندانیان یا آزادسازی داراییها مذاکره میکند.
بنابراین، خط قرمز واقعی نه اصل مذاکره، بلکه پیامد سیاسی و اجتماعی آن است. اگر رابطهای عادی با آمریکا شکل گیرد، توجیه سرکوب داخلی و دشمنسازی خارجی فرو میریزد. مخالفت او با مذاکره و تداوم دشمنی با آمریکا نه از منافع ملی، بلکه از منطق بقای نظام سرچشمه میگیرد.
دشمنسازی به حکومت هویت میدهد، سرکوب داخلی را توجیه میکند و هر صدای آلترناتیوی را تهدیدی وجودی جلوه میدهد. حساسیت او به نام بردن از مخالفان و اشاره به نشستهای خیالی در اروپا نیز ترس عمیق از آلترناتیو سیاسی را آشکار میکند.
«رهبر مردم» دشمن مردم است!
تا زمانی که این ساختار قدرت پابرجاست، چشمانداز بهبود شرایط زندگی مردم بسیار دور خواهد بود. خامنهای نه صدای ملت، که مانعی در برابر آینده آنان است. «رهبر مردم» قرار است واقعیت را ببیند و برای نجات مردم تصمیم بگیرد، اما خامنهای با انکار واقعیت و زیستن در دنیای توهمات، بیش از هر زمان دیگری به «دشمن مردم» شبیه است.
چطور علی خامنهای که عنوان «رهبر» را دارد، عملاً به دشمن مردم ایران تبدیل شده است؟ این امشب سوال «برنامه با کامبیز حسینی» بود. روح الله رحیم پور مهمان اصلی برنامه بود و مخاطبان از سراسر جهان به این سوال جواب دادند.
«برنامه با کامبیز حسینی» دوشنبه تا پنجشنبه ساعت ۱۱ شب به وقت تهران از شبکهٔ ایران اینترنشنال بهصورت زنده پخش میشود.

نخستوزیر استرالیا اعلام کرد که در پی اثبات نقش جمهوری اسلامی در دستکم دو حمله یهودستیزانه، سفیر جمهوری اسلامی را از این کشور اخراج کرده، فعالیت سفارت استرالیا در تهران را به حالت تعلیق درآورده و قصد دارد سپاه پاسداران را در فهرست گروههای تروریستی قرار دهد.
آنتونی آلبانیز صبح سهشنبه چهارم شهریور همراه با وزیر امور خارجه، وزیر امور داخلی و رییس سازمان اطلاعات استرالیا، در یک نشست مطبوعاتی در پارلمان این کشور حاضر شد و گفت حکومت ایران دستکم دو حمله علیه جامعه یهودیان در استرالیا را هدایت کرده است.
او دو «حمله تروریستی» علیه کنیسه آداس اسرائیل در ملبورن و رستوران لوئیس کانتیننتال در سیدنی را «تجاوزهایی خارقالعاده و خطرناک» خواند و گفت: «احتمالا جمهوری اسلامی حملات بیشتری در خاک استرالیا پیاده کرده است.»
آلبانیز افزود: «دولت استرالیا همچنین قانونی را به تصویب خواهد رساند تا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهعنوان یک سازمان تروریستی شناخته شود.»
او اقدامات تروریستی جمهوری اسلامی را تلاشی برای «از بین بردن انسجام اجتماعی و کاشتن تخم تفرقه» در جامعه استرالیا خواند و گفت که دولت این کشور در پاسخ به این خرابکاریها «اقداماتی فوری و قاطع» انجام خواهد داد.
نخستوزیر استرالیا همچنین اعلام کرد سفارت این کشور در تهران بسته شده است و تمام دیپلماتهای استرالیایی که در تهران مستقر بودند، اکنون از ایران خارج شدهاند و در کشوری ثالث، در سلامت کامل هستند.

سفیر جمهوری اسلامی، اولین سفیر اخراجی از استرالیا پس از جنگ جهانی دوم
پنی وانگ، وزیر امور خارجه استرالیا، اعلام کرد مقامهای جمهوری اسلامی هفت روز فرصت دارند تا خاک استرالیا را ترک کنند.
وانگ گفت: «هیچ تردیدی نیست که این اقدامهای فوقالعاده خطرناک و تجاوزکارانه از همه خط قرمزها عبور کردهاند و به همین دلیل ما سفیر جمهوری اسلامی در استرالیا را عنصر نامطلوب اعلام کردهایم.»
وانگ گفت این نخستین بار از زمان جنگ جهانی دوم است که یک سفیر از استرالیا اخراج میشود و «دلیل آن هم اقدامهای کاملا غیرقابل قبول ایران است».
او گفت: «استرالیا از سال ۱۹۶۸ در ایران سفارت داشته اما این سابقه هرگز به معنای تایید حکومت کنونی ایران نبوده است.»
وزیر امور خارجه استرالیا سفارت این کشور در ایران را «یک کانال برای پیگیری منافع و حمایت از مردم استرالیا» خواند و افزود: «با این حال، دولت اکنون به این سو گام برداشته تا سفیر خود در ایران را فرا بخواند و فعالیت سفارت در ایران را برای حفظ امنیت دیپلماتها و امنیت مرزی استرالیا تعلیق کند.»
او افزود: «مقامهای استرالیایی، همانطور که نخستوزیر گفت، اکنون در یک کشور ثالث مستقر هستند و من از این کارمندان وزارت امور خارجه و خانوادههایشان بابت خدمت و پایداری ایشان سپاسگزارم.»
استفاده از گروههای نیابتی برای خرابکاری در استرالیا
مایک برجس، رییس سازمان اطلاعات و امنیت استرالیا (ASIO)، گفت که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از «شبکهای پیچیده از گروههای نیابتی» استفاده کرده تا نقش خود را در حملات یهودیستیزانه در خاک استرالیا پنهان کند.
برجس گفت: «تحقیقات طاقتفرسای ما، ارتباط میان جرایم ادعاشده و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را کشف و بازگشایی کرد.»
او ادامه داد که باور ندارد جمهوری اسلامی مسئول همه حملات یهودیستیزانه در استرالیا باشد اما ممکن است مسئول بیش از دو حملهای باشد که امروز اعلام شد.
برجس در نشست مطبوعاتی پارلمان افزود: «ما دهها حادثه را بررسی کردهایم و اکنون بر این باوریم که حکومت ایران دستکم دو و احتمالا چند حمله بیشتر را علیه منافع یهودیان در استرالیا هدایت کرده است.»
او نیز اقدامات حکومت ایران را «کاملا غیرقابل قبول» خواند و افزود: «این اقدامات جان انسانها را به خطر انداخت، جامعه را وحشتزده کرد و بافت اجتماعی ما را هدف گرفت. جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتیاش، به معنای واقعی و مجازی، کبریتها را روشن کردند و آتش را شعلهور ساختند.»
برجس به مردم استرالیا اطمینان داد که سازمان اطلاعات و امنیت و دستگاههای اجرایی، این مسائل را «بسیار جدی» میگیرند.
او تابستان سال گذشته نیز از عملیات مداخلهجویانه جمهوری اسلامی در این کشور خبر داده و اعلام کرده بود «برخی کشورهای دوست» نیز در استرالیا «عملیات مداخلهجویانه» انجام دادهاند.
رییس سازمان اطلاعات و امنیت استرالیا در گفتوگو با شبکه ایبیسی استرالیا تایید کرده بود جمهوری اسلامی یکی از «دستکم سه یا چهار» کشوری است که در مداخله خارجی در جوامع مهاجر در استرالیا دخیل بودهاند.
رییس سازمان اطلاعات و امنیت استرالیا گفت اعلام نام کشورهای مداخلهگر در استرالیا مردم را شوکه خواهد کرد.
او افزود از آنجا که وزیر فدرال این کشور قبلا نقش مداخلهگر جمهوریاسلامی را تایید کرده بود، نقش تهران علنی شده بود.
برجس نام کشورهای دیگر را ذکر نکرد اما هشدار داد که اگر تهدید برای استرالیاییها خطر بزرگی ایجاد کند، نامشان را اعلام خواهد کرد.
اوایل سال جاری میلادی، کلر اونیل، وزیر پیشین امنیت سایبری استرالیا، اعلام کرده بود سازمان اطلاعات و امنیت این کشور فعالیت افرادی را که در خانه یک فرد ایرانی-استرالیایی در حال انجام اقدامهای نظارتی امنیتی و رصد شرایط بودند، مختل کرد.
ماه گذشته، دولت فدرال استرالیا از طرحهایی برای معرفی چندین اقدام جدید بهمنظور «مبارزه با تهدید فزاینده مداخله خارجی» رونمایی کرد.
این طرحها شامل دائمی کردن گروه ویژه مقابله با مداخله خارجی است که چهار سال پیش تاسیس شده و به سازمانهایی مانند اداره مالیات استرالیا نیز گسترش یافته است.

مورگان اورتگاس، معاون فرستاده ويژه آمریکا در امور خاورمیانه،در سفر خود به لبنان با اشاره به اینکه «نعیم قاسم و حزبالله نماینده مردم لبنان نیستند»، گفت: «آنها نماینده نیروهای خارجی هستند. آنها نماینده ایران هستند.»
او افزود: «آنچه ما در ایالات متحده تلاش میکنیم انجام دهیم، تقویت دولت لبنان، تقویت نهادهای لبنان، تقویت نیروهای مسلح لبنان، دولت و نهادهای آن است.»
معاون استیو ویتکاف تاکید کرد ایالات متحده در لبنان نقش پشتیبانی دارد تا به نیروهای مسلح و دولت کمک کند «بار دیگر کنترل دولت، نهادهای آن و حاکمیتش را به دست آورند.»
به گفته اورتگاس، «کسانی که واقعا به مردم لبنان اهمیت میدهند، بهدنبال تقویت دولت و نهادهای آن هستند، نه دادن قدرت به نیروهای خارجی که میتوانند همچنان لبنان را دچار آشوب کنند.»

دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، اعلام کرد که مایل است امسال با کیم جونگاون، رهبر کرهشمالی، دیدار کند. او در دیدار با رییسجمهوری کره جنوبی، ضمن انتقاد از متحد آسیایی خود، در عین حال از آمادگی برای گفتوگوهای بیشتر تجاری با این کشور خبر داد.
ترامپ در دفتر کارش در کاخ سفید و در حضور خبرنگاران، هنگام استقبال از لی جائهمیونگ، رییسجمهوری کرهجنوبی، گفت: «مایلم امسال با کیم جونگاون دیدار کنم. امیدوارم در آیندهای مناسب با او ملاقات داشته باشم.»
کرهشمالی بلافاصله به اظهارات ترامپ واکنشی نشان نداد. رسانههای دولتی این کشور اما رزمایشهای مشترک آمریکا و کرهجنوبی را نشانه قصد واشینگتن برای «اشغال شبهجزیره کره» و هدفگیری کشورهای منطقه دانستند.
از زمان آغاز ریاستجمهوری ترامپ در ژانویه، کیم جونگاون درخواستهای مکرر او برای ازسرگیری دیپلماسی مستقیم را نادیده گرفته است. ترامپ این سیاست را از ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ دنبال کرد اما به توافقی برای توقف برنامه هستهای پیونگیانگ دست نیافت.
روابط سئول- واشینگتن
با وجود توافق تجاری سئول و واشینگتن در ماه ژوئیه که صادرات کرهجنوبی را از تعرفههای سختتر آمریکا معاف کرد، دو طرف همچنان بر سر مسائل انرژی هستهای، هزینههای نظامی و جزئیات توافقی که شامل وعده ۳۵۰ میلیارد دلاری سرمایهگذاری سئول در آمریکا بود، اختلاف دارند.
پس از دیدار با ترامپ، لی در یک مجمع اقتصادی با حضور مقامات ارشد آمریکا و مدیران شرکتهای بزرگ کرهای و آمریکایی شرکت کرد.
همزمان با این سفر، خطوط هوایی کره بهعنوان شرکت هواپیمایی ملی کرهجنوبی، از سفارش ۱۰۳ فروند هواپیمای بوئینگ خبر داد که بزرگترین سفارش تاریخ این شرکت محسوب میشود.
در دیدار کاخ سفید، لی برخلاف رویاروییهای پرتنش ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهوری اوکراین در فوریه و سیریل رامافوزا، رییسجمهوری آفریقایجنوبی در مه، فضایی آرامتر ایجاد کرد. او با ترامپ درباره گلف صحبت کرد و از دکوراسیون داخلی کاخ سفید و نقش ترامپ در «برقراری صلح» تمجید کرد و حتی گفت پیش از دیدار، خاطرات ترامپ با عنوان «هنر معامله» (۱۹۸۷) را مطالعه کرده است.
لی به ترامپ گفت: «امیدوارم بتوانید صلح را به شبهجزیره کره ــ تنها کشور تقسیمشده جهان ــ بیاورید، با کیم جونگاون دیدار کنید، یک مجموعه املاک ترامپ در کرهشمالی بسازید تا بتوانم آنجا گلف بازی کنم و شما نقش یک صلحآفرین تاریخی جهانی را ایفا کنید.»
به گفته دفتر ریاستجمهوری کرهجنوبی، دو طرف درباره صنایع کشتیسازی و همچنین سوءقصدهای صورتگرفته علیه هر دو رهبر گفتوگو کردند. لی از ترامپ برای شرکت در نشست سران همکاری اقتصادی آسیاـاقیانوسیه (APEC) در ماه اکتبر دعوت کرد و پیشنهاد داد او در جریان این سفر با کیم جونگاون نیز دیدار کند.
لی پس از نشست کاخ سفید در اندیشکده مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی واشینگتن گفت: «با وجود تحریمهای گسترده برای مهار کرهشمالی، نتیجه آن توسعه مداوم تسلیحات هستهای و موشکی بوده است.»
او افزود: «کرهشمالی اکنون توان ساخت ۱۰ تا ۲۰ کلاهک هستهای در سال را دارد و فقط باید فناوری بازگشت به جو برای نصب این کلاهکها روی موشکهای بالستیک دوربرد را تکمیل کند.»
مسائل دشوار و فشارهای امنیتی
اقتصاد کرهجنوبی بهشدت به آمریکا وابسته است و واشینگتن با استقرار نیرو و بازدارندگی هستهای، امنیت سئول را تضمین میکند. ترامپ بارها کرهجنوبی را «ماشین پولسازی» خوانده که از حمایت نظامی آمریکا بهرهبرداری میکند.
ترامپ در جمع خبرنگاران گفت: «فکر میکنم توافق تجاری انجام شده است. آنها کمی مشکل داشتند اما ما پای حرفمان ایستادیم.»
او جزئیات بیشتری ارائه نداد و کاخ سفید هم پاسخی به درخواست رویترز برای دریافت توضیح بیشتر نداد.
ترامپ هنگام نشستن در کنار لی گفت اطلاعاتی درباره تحقیقات داخلی کرهجنوبی دریافت کرده که کلیساها و یک پایگاه نظامی را هدف گرفته است. کاخ سفید به درخواست اطلاعات بیشتر پاسخ نداد.
ماه جاری، پلیس سئول کلیسای «سارانگ جیل» به رهبری یک کشیش انجیلی حامی رییسجمهوری برکنارشده «یون سوکیول» را مورد بازرسی قرار داد. همچنین در ژوئیه، دادستانها در جریان تحقیق درباره اعلام حکومت نظامی از سوی یون، حکم بازرسی بخش کرهای یک پایگاه نظامی مشترک با آمریکا را اجرا کردند. مقامات گفتهاند نیرو و تجهیزات آمریکایی مشمول این بازرسی نبودهاند.
جریان راستافراطی کرهجنوبی، بهویژه مسیحیان انجیلی و هواداران یون، او را قربانی «آزار کمونیستی» میدانند.
انتظار میرود ترامپ از لی بخواهد سهم بیشتری در هزینههای دفاعی، بهویژه نگهداری ۲۸ هزار و ۵۰۰ نیروی آمریکایی مستقر در کرهجنوبی، بپردازد.
در پاسخ به پرسشی درباره احتمال کاهش این نیروها برای افزایش انعطافپذیری منطقهای آمریکا، ترامپ گفت: «فعلاً نمیخواهم چیزی بگویم.»
با این حال او گفت شاید بهتر باشد سئول «مالکیت زمینی که ما پایگاه بزرگمان را در آن داریم»، به واشینگتن واگذار کند. کمپ هامفریز، بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاک کره جنوبی است.
لی پیشتر به خبرنگاران گفته بود برای سئول دشوار است خواستههای آمریکا برای «انعطافپذیری عملیاتی» ــ استفاده از نیروهای آمریکایی در عملیات گستردهتر ازجمله در قبال تهدیدات مرتبط با چین ــ را بپذیرد.

بر اساس گزارش منابع حقوق بشری، اجرا نشدن اصل تفکیک جرایم در زندان شیبان اهواز، به بروز درگیری میان زندانیان سیاسی و زندانیان جرایم عمومی و و مجروح شدن چند نفر انجامید.
سازمان حقوق بشری کارون، دوشنبه سوم شهریور گزارش داد که در پی انتقال تعدادی از متهمان به «جرایم سنگین» از جمله «قاچاق مواد مخدر» و «سرقت» به بند پنج زندان شیبان اهواز، میان زندانیان سیاسی با این متهمان درگیری رخ داده است.
این سازمان با اشاره به اینکه برخی زندانیان سیاسی از جمله حبیب دریس، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، با این متهمان درگیر شدهاند نوشت این درگیری منجر به مجروح شدن چند نفر شده است.
این موضوع در حالی رخ داده که فعالان حقوق بشر در سالهای گذشته بارها نسبت به عدم رعایت اصل تفکیک جرائم در برخی زندانهای ایران و خطرات احتمالی که متوجه امنیت جانی زندانیان سیاسی شده به قوه قضاییه و سازمان زندانها هشدار دادهاند.

بر اساس این گزارش، مقامات زندان شیبان در اقدامی خلاف اصل تفکیک جرایم، متهمان «جرایم خشن و سنگین» را در کنار زندانیان سیاسی اسکان دادهاند.
این اقدام در حالی صورت گرفته که بند پنج زندان شیبان با ظرفیت اسمی ۱۰۰ نفر، اکنون بیش از ۱۲۵ زندانی سیاسی را در خود جای داده است.
سازمان حقوق بشری کارون، با بیان اینکه هر اتاق این بند کمتر از ۲۰ متر مربع مساحت دارد و در شرایط استاندارد باید تنها ۱۲ تا ۱۵ نفر در آن نگهداری شوند، نوشت با این حال بهدلیل تراکم شدید جمعیت، برخی اتاقها بیش از ۲۰ زندانی را در خود جای دادهاند.
در این گزارش آمده است که این شرایط به افزایش تنش، بینظمی و تهدید جدی امنیت و سلامت زندانیان منجر شده است.
سازمان حقوق بشری کارون با ابراز نگرانی از وضعیت بحرانی بند پنج زندان شیبان، خواستار رسیدگی فوری مراجع قضایی و نظارتی به این تخلف و اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ جان زندانیان سیاسی شده است.
عدم رعایت اصل تفکیک جرائم در زندانهای ایران در شرایطی است که این اصل در آییننامه سازمان زندانهای جمهوری اسلامی پیشبینی شده است.
در آییننامه سازمان زندانها آمده که متهمان امنیتی (سیاسی) باید در مکانی ویژه نگهداری شوند و بهصراحت عنوان شده که زندانیان با جرائم مختلف باید جدا از هم نگهداری شوند.
عدم رعایت اصل تفکیک جرائم و بروز درگیری میان زندانیان به دلیل مسایل شخصی، سیاسی، عقیدتی و مذهبی، امری مسبوق به سابقه است و بارها در زندانهای مختلف جمهوری اسلامی باعث وارد شدن آسیب جدی و در مواردی قتل زندانیان شده است.





