سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه از آمادگی این کشور برای تامین اورانیوم غنیشده لازم جهت استفاده در برنامه هستهای غیرنظامی ایران خبر داد.
لاوروف روز دوشنبه ۱۶ تیر در یک نشست خبری در حاشیه دومین روز از اجلاس بریکس اعلام کرد که روسیه با اتکا به توان و دانش لازم برای کاهش غنای اورانیوم میتواند اورانیوم با غنای بالای ایران را دریافت کند و پس از تبدیل آن به اورانیومِ با غنای لازم برای برنامههای صلحآمیز هستهای، آن را به ایران بازگرداند.
به گفته او این ساز و کار پیشتر در برجام گنجانده شده بود و اکنون روسیه آماده اجرای آن در جهت از سرگیری گفتوگوها میان ایران و آمریکاست.

در سکوت شب، بوق کوتاه دستگاهی، کودک پنج ساله ای را از خواب میپراند. صدایی که تنها هشدار پایان شارژ نیست، بلکه یادآوری روزانهای است از نظارت مستمر فردی در کیلومترها آنسوتر؛ نظارتی که معلم این خانه را از خروج از شعاع هزار متری بازمیدارد.
ساکن این خانه، یک معلم و فعال صنفی است؛ معترضی که بهدلیل پیگیری مطالبات معلمان، بهجای ادامه حبس، اکنون با پابند الکترونیکی زندگی میکند.
او میگوید:«پابند برای سارق و کلاهبردار است، نه برای معلمی که فقط حق صنفیاش را خواسته است.»
او تنها یکی از دهها معلم، هنرمند، دانشجو و پیروان اقلیت های مذهبی یا فعالان صنفی و مدنی است که پس از گذراندن چند ماه یا چند سال زندان، با موافقت قاضی و به درخواست خود، ادامه محکومیت را تحت نظارت پابند عموماً الکترونیکی سپری میکنند. اتهامات آنها شامل «فعالیت تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، تشویش اذهان عمومی» و مشارکت در اعتراضات صنفی یا سیاسی است.
پابند الکترونیکی چیست؟
پابند الکترونیکی دستگاه جیپیاسی است که به پای محکومان بسته میشود. این دستگاه بهصورت ۲۴ ساعته از سوی مرکزمراقبت الکترونیک سازمان زندان ها کنترل میشود. در صورت خروج فرد از محدوده تعیینشده، هشدار صادر میشود و تکرار آن میتواند منجر به بازگشت به زندان شود.
این ابزار در سیستم قضایی ایران بهعنوان جایگزینی برای زندان و در چارچوب جرائم تعزیری درجه پنج تا هشت پیش از ورود به زندان و درجه دو تا چهار پس از گذراندن بخشی از محکومیت، قابل استفاده است.
در ایران، افزون بر محکومان مالی، متهمان جرایم مواد مخدر و سرقت، این روزها فعالان مدنی، سیاسی، صنفی، کارگری و حتی پیروان اقلیتهای مذهبی نیز مشمول استفاده از این پابند شدهاند.
تجربهای از جنس زخم، زنجیر و محدودیت
بسیاری از کاربران پابند الکترونیکی، این مجازات را تحقیرآمیز و نامتناسب با نوع فعالیتهای خود میدانند.
یک وکیل دادگستری در ایران از پابند الکترونیکی برای معترضان به عنوان «مجازات ترذیلی» (مجازات تحقیرآمیز) یاد میکند که با ایجاد محدودیت، کنترل کامل و حتی رصد شبکههای اجتماعی به ابزاری برای آزار و شکنجه فعالان مدنی و سیاسی تبدیل شده است.
مشکلات فیزیکی از پرتکرارترین شکایات است. طراحی نامناسب، لبههای تیز و وزن زیاد مدلهای ساخت ایران موجب زخم و التهاب در ناحیه پا میشود. برای حمام رفتن، دستگاه باید با نایلون پوشانده شود تا از تماس آن با آب جلوگیری شود.
شارژ دستگاه که حدود یک ساعت و نیم طول میکشد، تنها با پریز خانگی ممکن است و نه با پاوربانک یا خودرو. از نظر مالی نیز این ابزار چندان «کم هزینه» نیست. زندانیان باید نزدیک به دو و نیم میلیون تومان پیشپرداخت و حدود ۹۰۰ هزار تومان در ماه برای اجاره دستگاه بپردازند؛ رقمی که برای بسیاری از فعالان بیکار یا محروم از شغل، سنگین است. یکی از آن ها میگوید: «تصور کنید برای آن که زنجیر به پایمان ببندند، باید پول هم بدهیم.»
آزادی محدود و قضاوت مردم
پابند الکترونیکی محدوده حرکتی ثابتی را تعریف می کند که معمولا شعاعی هزار متری از محل سکونت است؛ هرچند این متراژ به تصمیم قاضی پرونده بستگی دارد.
محدودیت حرکتی، بر روابط اجتماعی، حضور در مراسم خانوادگی، اشتغال و سفر و حتی درمان پزشکی اثر مستقیم میگذارد.
وفا احمدپور، مشهور به وفادار خواننده معترض، در شبکههای اجتماعی اعلام کرد که فرصت داوری افتخاری و شرکت در جشنوارهای هنری در آمریکا را بهدلیل داشتن پابند، از دست داده است.
برخی از مصاحبه شوندگان میگویند که هنگام پیادهروی، ورزش در پارک، یا خرید، تلاش میکنند پابند را با لباس و جوراب بپوشانند تا از نگاههای قضاوتگر و پرسشهای رهگذران در امان باشند.
برخی دیگر اما، تلاشی برای پنهان کردن آن نمیکنند و واکنشها را اغلب همدلانه توصیف میکنند.
یک معلم زن میگوید: «از آرایشگر تا سوپرمارکت، مردم من را قهرمان می خوانند و میگویند درود بر شرفت. البته خوشحالم که مادرم زنده نیست که من را با این پابند ببیند.»
نظر حقوقی؛ دیدگاههای متناقض
با وجود انتقادات گسترده، برخی حقوقدانان معتقدند که در اصل، پابند الکترونیکی میتواند مجازاتی کمککننده و انسانی باشد.
یک وکیل دادگستری درایران میگوید:«این ابزار، راهی برای مدرنسازی مجازاتها و کاهش هزینههای حبس است و به محکومان اجازه میدهد به زندگی عادی بازگردند.»
اما در مقابل، وکیل دیگری تاکید میکند:«در کشورهای پیشرفته، این ابزار برای مجرمان واقعی جرایم مالی یا خشونتآمیز استفاده میشود، اما در ایران به وسیلهای برای کنترل و تحقیر معترضان و زندانیان سیاسی تبدیل شده است.»
او با اشاره به قدرت ضابطان قضایی در انتخاب افراد برای استفاده از پابند میگوید شرایط پابند و انتخاب محدوده برای فعالان صنفی یا زندانیان سیاسی وعقیدتی، کاملا سلیقهای اجرا میشود.
از کار ممنوع، از کلاس محروم
محدودیتهای ناشی از پابند، فراتراز خانه است. برخی کاربران، بهصورت رسمی یا غیررسمی، از بازگشت به شغل خود منع شدهاند.
یک معلم میگوید:«بعد از آزادی، مدیر مدرسه گفت برای بازگشت به کار تدریس ، باید نامه رسمی از قاضی بیاورم. قاضی تایید کرد من ممنوعالکار نیستم، اما مدرسه باز هم من را نپذیرفت. بهنظرم وزارت اطلاعات فشار آورده بود.»
برخی دیگر مجبور به تغییر محل زندگی شدهاند تا به مدرسه یا محل کار خود نزدیکتر شوند و بتوانند در محدوده مجاز کار کنند.
فشار روانی، فرسایش تدریجی
بیشتر کاربران با اشاره به جنبه روانی و فشار روحی حاصل از این مجازات، شرایط خود را به مانند حبس در یک «زندان نامرئی» توصیف میکنند.
نویسندهای که با پابند زندگی میکند، میگوید:«برای خرید کتاب مورد علاقهام بیرون رفتم. سر چهارراه بوق دستگاه به صدا درآمد؛ یادم آمد حق عبور ندارم. با حسرت به کتاب نگاه کردم و برگشتم.»
او ادامه می دهد:« دردناک اینجاست که فقط تو هستی که این مرز نامرئی را میبینی. همه میتوانند آن را رد کنند جز تو.»
معلمی میگوید:«برای ورزش در پارک هم مضطربم. یک بار از محدوده خارج شدم. ساعت شش ونیم صبح تماس گرفتند و تهدید کردند که من را به زندان برمیگردانند.»
با این حال، برخی تلاش کردهاند راههایی برای حفظ سلامت روان خود پیدا کنند. یکی از معلمان از مرخصیهای موقت چند روزه در ماه برای سفرهای کوتاه و طبیعتگردی استفاده میکند.
انتخاب بین بد و بدتر
با تمام مشکلات، برخی میگویند پابند هنوز بهتر از زندان است.
یک معلم از شیراز میگوید:«در زندان عادل آباد، هم بندیهای من قاتلان و مجرمان خطرناک بودند. برای من، پابند انتخاب بین بد و بدتر بود.»
صدایی که خاموش نمیشود
با وجود همه فشارها، فعالان میگویند که پابند الکترونیکی هرگز نتوانسته صدای آنها را خاموش کند.
یک معلم میگوید:«این کمترین بهایی است که برای پیگیری و خواستن حقمان میدهیم. »
نویسندهای اضافه میکند: «پابند مرا از حرکت فیزیکی بازداشته، اما نتوانسته مرا از تفکر و نوشتن باز دارد. هنوز مینویسم؛ و این همان چیزی است که حکومت قادر نیست از من بگیرد.»
امید معماریان، تحلیلگر سیاسی، در گفتوگو با ایراناینترنشنال، گفت: «با تخریب گسترده تاسیسات هستهای، جمهوری اسلامی در موقعیتی متفاوت قرار دارد. در چنین شرایطی، توجیه حمله دوم برای اسرائیل دشوار است و تنها از طریق مذاکره میتوان به چارچوبی برای برنامه هستهای رسید.»

مقصود اسعدی سامانی، دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی درباره خسارتهای وارد شده به ایرلاینهای ایران در دوره جنگ و آتشبس جمهوری اسلامی با اسرائیل گفت از ۲۳ خرداد تا ۱۱ تیر بیش از شش هزار و ۱۳۰ میلیارد تومان درآمد از دست رفته شرکتهای هواپیمایی کشور بوده است.
اسعدی سامانی، دوشنبه ۱۶ تیرماه در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا درباره میزان پروازهای باطل شده در ایام حمله اسرائیل به ایران و آتشبس، گفت در ایام جنگ ۱۲ روزه و آتشبس، ۱۲ هزار و ۲۹ پرواز باطل شد که از این تعداد هشت هزار و ۶۵۳ پرواز داخلی و سه هزار ۳۷۶ پرواز بینالمللی بوده است.
دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی اضافه کرد که در این مدت ۴۴۴ هزار و ۳۲۴ بلیت داخلی و ۳۹۵ هزار و ۶۴ بلیت خارجی باطل شده است.
او درباره میزان و ارزش خسارتهایی که بابت ابطال بلیتها به شرکتهای هواپیمایی وارد شده، گفت: «در این مدت بیش از شش هزار و ۱۳۰ میلیارد تومان درآمد از دست رفته شرکتهای هواپیمایی است.»
پیش از این در ۱۴ تیرماه، حمیدرضا صانعی، معاون سازمان هواپیمایی کشوری گفته بود در دوره جنگ و آتشبس جمهوری اسلامی با اسرائیل، ۱۲ هزار پرواز در ایران لغو شد.
اسعدی سامانی در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره جبران خسارتهای شرکتهای هواپیمایی، گفت: «درخواست ما این است که دولت در ارایه تسهیلات و افزایش مهلت پرداخت مالیات و حقبیمه تامین اجتماعی مساعدتهایی را برای شرکتهای هواپیمایی در نظر داشته باشد. همچنین تاریخ سر رسید چکهای ایرلاینها نزد سازمانها و دستگاههای دولتی استمهال شود.»
او با تاکید بر اینکه لغو پروازها تنها به شرکتهای هواپیمایی آسیب وارد نکرده و تمام صنایع و خدمات وابسته به این صنعت تحتتاثیر قرار گرفتهاند، گفت: «نباید این خسارات را محدود به یک صنعت دانست. از توقف پروازها و سفرهای هوایی، خسارتهای جانبی زیادی وارد شده است.»
اسعدی سامانی درباره روند برگشت پول بلیتهای باطل شده، افزود: «عودت هزینه بلیت در جریان است اما از آنجایی که پروازها در حال انجام است برخی از مسافران درخواست دارند که به جای بلیت لغو شده، بلیت جدیدی صادر شود و این امکان که بدون عودت هزینه بلیت باطل شده، بلیت جدیدی صادر شود وجود دارد.»
پیش از این در ۱۳ تیر، مهدی رمضانی، سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرد پس از ۲۰ روز وقفه در پروازهای بینالمللی بهدنبال جنگ ۱۲ روزه، نخستین پرواز خارجی در فرودگاه امام تهران به زمین نشست.
پیش از این و با آغاز حملات اسرائیل به مواضعی در ایران در بامداد ۲۳ خرداد، جمهوری اسلامی آسمان ایران را به روی پروازهای داخلی و خارجی بست و تعلیق پروازهای داخلی و خارجی را بهصورت روزانه تمدید کرد.

مقامات دفاعی آمریکا اعلام کردند که حدود ۹۰ نفر از اعضای گارد ملی کالیفرنیا به همراه بیش از ۱۲ خودرو نظامی مانند هاموی، در عملیاتی در یک پارک در لسآنجلس، مأموران مهاجرت را تحت حفاظت قرار دادند.
این عملیات در پارک مکآرتور، واقع در محلهای با جمعیت زیاد مهاجر که حدود دو مایل با مرکز شهر لسآنجلس فاصله دارد، انجام شد و شامل ۱۷ خودرو هاموی، چهار خودرو تاکتیکی، دو آمبولانس و سربازان مسلح بود.
شاهدان عینی به شبکه خبری انبیسی لسآنجلس گفتند که دستکم ۱۰۰ مامور فدرال، از جمله ماموران گشت مرزی ایالات متحده و دیگر نیروهای انتظامی در خودروهای زرهی در خیابانهای اطراف دیده شدند.
دونالد ترامپ، رییسجمهوری ایالات متحده، ماه گذشته هزاران نفر از اعضای گارد ملی و تفنگداران دریایی را در پی اعتراضات به اقدامات قبلی مهاجرتی به این شهر اعزام کرد.
ترامپ تلاشهای خود را برای تحقق وعده انتخاباتیاش مبنی بر اخراج مهاجران غیرقانونی در ایالات متحده شدت بخشیده و تمایل خود را برای استفاده از قدرت نظامی کشور به شیوههایی که دیگر روسای جمهوری آمریکا معمولا از آن پرهیز میکردند، نشان داده است.
یکی دیگر از ابزارهای ترامپ برای اخراج سریع مهاجران، فشار به کشورهای مبدا برای پذیرش مهاجران اخراجشده، بوده است.
مقامات آمریکایی به خبرنگاران گفتند که این یک عملیات نظامی نیست، اما اذعان داشتند که اندازه و گستره مشارکت گارد ممکن است در نگاه عمومی شبیه به یک عملیات نظامی به نظر برسد.
آسوشیتدپرس نوشت که این مقامات تنها به شرط ناشناس ماندن، جزئیاتی از این یورش را که بهطور رسمی اعلام نشده، در اختیار رسانهها قرار دادند.
بر اساس گزارش این خبرگزاری، یکی از مقامات گفت: «این عملیات فقط از لحاظ ظاهری و اندازه از مشارکتهای معمول ما بزرگتر و آشکارتر خواهد بود.»
به گفته همان مقام، نقش اصلی نیروهای نظامی محافظت از ماموران اجرای قوانین مهاجرت در صورت تجمع جمعیتی متخاصم خواهد بود. همچنین این نیروها در هیچیک از فعالیتهای اجرایی مانند بازداشت شرکت نمیکنند، اما در صورت لزوم، میتوانند بهطور موقت شهروندان را بازداشت کنند و سپس آنان را به نیروهای انتظامی تحویل دهند.
این عملیات در پارکی در محلهای با جمعیت زیاد مهاجران مکزیکی، آمریکای مرکزی و دیگر جوامع مهاجر انجام شد.
کسبوکارهای خیابانهای اطراف این پارک با تابلوهایی به زبان اسپانیایی و زبانهای دیگر دارند، پوشیده شدهاند.
پارک بزرگ مکآرتور دارای دریاچهای با ردیفی از درختان نخل، آمفیتئاتری برای اجرای کنسرتهای تابستانی و زمینهای ورزشی است که خانوادههای مهاجر عصرها و آخر هفتهها در آنها فوتبال بازی میکنند.
از ماه ژوئن، بیش از چهار هزار نفر از اعضای گارد ملی کالیفرنیا و صدها نفر از تفنگداران دریایی ایالات متحده در لسآنجلس مستقر شدهاند؛ اقدامی که برخلاف خواسته گوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا صورت گرفته است.
فرماندار دموکرات کالیفرنیا ۲۰ خرداد گفت تفنگداران دریایی نباید «علیه هموطنان خود به کار گرفته شوند.»
هفته گذشته، ارتش آمریکا اعلام کرد که حدود ۲۰۰ نفر از این نیروها به یگانهای خود بازگردانده خواهند شد تا در مهار آتشسوزیهای جنگلی مشارکت کنند.
فرزین ندیمی، پژوهشگر امور دفاعی و امنیتی در موسسه واشینگتن، در گفتوگو با ایراناینترنشنال، با بیان اینکه ایران همچنان بهعنوان تهدیدی بالقوه برای امنیت منطقه شناخته میشود، گفت: «با وجود حملات سنگین اسرائیل و آمریکا به تاسیسات هستهای، جمهوری اسلامی همچنان توانایی بازسازی زیرساختها و ادامه غنیسازی اورانیوم را دارد.»
او اضافه کرد: «بخشی از ذخایر اورانیوم در مکانهایی پنهان شدهاند که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به آنها دسترسی ندارد. این مسئله، بهویژه برای اسرائیل که بهشدت نسبت به هرگونه بازگشت فعالیتهای هستهای تهران حساس است، هشداری جدی بهحساب میآید.»
ندیمی با بیان اینکه اسرائیل با تکیه بر شبکه اطلاعاتی فعال در داخل ایران، کوچکترین تحرکات را زیر نظر دارد، گفت: «هر اقدام سادهای مانند جابهجایی مواد هستهای یا نصب قطعات سانتریفیوژ میتواند بهعنوان نشانهای از ازسرگیری فعالیتهای خطرناک تلقی شود و پاسخ فوری اسرائیل را در پی داشته باشد. این نظارت دائمی، بخشی از استراتژی پیشگیرانهای است که اسرائیل دنبال میکند تا مانع از بازسازی توان هستهای ایران شود.»
او با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی از منظر امنیت هوایی نیز در وضعیت بحرانی قرار دارد، افزود: «حریم هوایی کشور همچنان بسته است و پروازهای تجاری تنها در حد محدود و عموما برای مقامهای ارشد حکومت انجام میشود. شرکتهای هوایی اروپایی از پرواز در آسمان ایران خودداری میکنند. پروازهای شناسایی اسرائیل هم ادامه دارد و عملا شرایط امنیتی هوایی ایران تفاوتی با مناطق جنگزدهای مانند لبنان یا سوریه ندارد.»
این پژوهشگر امور دفاعی و امنیتی ادامه داد: «در صورت امضای توافق سیاسی، شاید بتوان پروازهای اسرائیلی را متوقف کرد، اما تا زمانی که اسرائیل احتمال تهدیدی را از طریق منابع اطلاعاتیاش احساس کند، خطر حمله مجدد باقی میماند.»
او در پایان گفت: «در سطح نظامی نیز، گرچه برخی پایگاههای موشکی آسیب دیدهاند، تونلهای زیرزمینی هنوز باقی ماندهاند. هرگونه بازسازی یا جابهجایی موشکها ممکن است موجب شود اسرائیل، با تکیه بر برتری هواییاش، بار دیگر بدون هشدار و در سکوت، حمله کند و البته جمهوری اسلامی هم آن را در سکوت نگه دارد.»





