بلندترین شب سال چله است یا یلدا؟ این دو واژه با خاستگاه فرهنگی متفاوت، به سنتهای ایرانیان راه یافتهاند؛ «چله» ریشه در آیینهای کهن ایرانی دارد در حالی که «یلدا» با ورود مسیحیت و زبان سریانی به ادبیات فارسی پیوند خورده است.
«چله» واژهای فارسی است؛ این واژه از عدد ۴۰ گرفته شده که در فرهنگ ایرانی نماد کمال، تکامل و گذر زمان محسوب میشود. چله در دوران هخامنشیان و مادها استفاده میشد. از آنجا که شب چله مصادف با انقلاب زمستانی و پایان بلندترین شب سال است، ایرانیان این شب را به عنوان لحظه تولد دوباره خورشید جشن میگرفتند.
از سوی دیگر، واژه «یلدا» ریشهای سریانی – از زبانهای آرامی، مربوط به تمدنهای بینالنهرین، در مناطقی از عراق، سوریه و ترکیه امروزی – دارد و به معنای «تولد» یا «زایش» است.
این واژه در دوران ساسانیان و با ورود مسیحیت به ایران رایج شد. مسیحیان ساکن ایران که به زبان سریانی سخن میگفتند، از واژه «یلدا» برای اشاره به تولد عیسی مسیح و بهطور ضمنی، به زایش خورشید نو در طولانیترین شب سال استفاده میکردند.
با گذشت زمان، واژه «یلدا» در کنار واژه اصیل فارسی «چله» رایج شد. بنابراین، اگرچه مفهوم اصلی جشن با تولد دوباره خورشید و پایان تاریکی مرتبط است اما استفاده از واژه «یلدا» تحت تاثیر فرهنگ و زبان مسیحیان سریانیزبان وارد زبان فارسی شده و بهتدریج رواج یافته است.
چرا چله؟
تقویم یا گاهشماری ایران پیش از ظهور مسیحیت و ورود اسلام به ایران نیز دارای ساختار مشخصی برای تقسیمبندی روزها و ماهها بود و به دقت نامگذاری میشدند اما مفهوم هفته به شکل امروزی در آن وجود نداشت.
در ایران باستان، بهویژه در دوره هخامنشیان و ساسانیان، مفهوم هفته هفتروزه مانند امروز وجود نداشت. هر ماه ۳۰ روزه بود و هر روز آن نامی منحصر به خود داشت. مثلا، روز اول «هرمزد» (اهورامزدا)، روز دوم «بهمن» (ایزد خرد) و روز سوم «اردیبهشت» (ایزد راستی) نامیده میشد.
در گاهشمار باستانی همچنین هر سال ۱۲ ماه داشت که نام هر یک با فصل و طبیعت هماهنگ بود؛ مانند «فروردین»، «اردیبهشت» و «خرداد».
زمستان نیز با وجود نامگذاری ماهها به دو بخش چله بزرگ (۴۰ روز نخست) و چله کوچک (۲۰ روز پایانی) تقسیم میشد.
این تقسیمبندی نشان از پیوند عمیق تقویم ایرانی با طبیعت و تغییرات فصلی دارد.
چله و یلدا در ادبیات
واژه «یلدا» نخستینبار در ادبیات کهن فارسی در آثار شاعران دورههای پس از اسلام دیده میشود.
یکی از نخستین شاعران نامداری که این واژه را بهکار برده، مسعود سعد سلمان در قرن پنجم هجری است. پس از او، حافظ شیرازی در قرن هشتم هجری، در غزلیات خود به واژه «یلدا» اشاره کرده است.
واژه «چله» به دلیل اصالت فارسیاش در ادبیات کهن ایران حضوری پررنگ دارد و در متون کهن فارسی و آثار بسیاری از شاعران برجسته به کار رفته است. این واژه بهطور استعاری به سرما، زمستان، دورههای گذار و شبهای طولانی اشاره دارد.
مولوی، شاعر قرن هفتم هجری، در غزلیات خود به واژه «چله» اشاره میکند و آن را در ارتباط با دورههای زمانی به کار میبرد.
منوچهری دامغانی، شاعر قرن پنجم هجری، نظامی گنجوی، شاعر قرن ششم هجری و سعدی، شاعر قرن هفتم هجری نیز در اشعار خود به «چله» اشاره کردهاند.
پیش از جمهوری اسلامی
در نشریات عمومی پیش از سال ۱۳۵۷، از هر دو واژه «چله» و «یلدا» استفاده شده است اما شب «چله» بیشتر رایج بود. هنوز هم در ادبیات محاورهای بسیاری از مناطق کشور، شب چله رایجتر است؛ به ویژه آن که در برخی مناطق، آیینهایی با این شب پیوند خوردهاند.
پیش از سال ۱۳۵۸، عنوان «چله» در روزنامههای عمومی و اخبار بیشتر رواج داشت.
با وجود این، برخی نشریات مانند «سپید و سیاه» که مخاطبان آن بیشتر از طیف موسوم به روشنفکران بودند، تاکید بیشتری بر استفاده از واژه «یلدا» داشتند.
تصویری از گزارش مناسبتی مجله «سپید و سیاه» مورخ ۳ دیماه ۱۳۴۴
تئوریسینهای جمهوری اسلامی، از جمله مرتضی مطهری، پیش از سال ۱۳۵۷ هم میانه خوبی با مناسبتهای ملی نداشتند. برای مثال، مطهری چندین بار به نوروز، چهارشنبهسوری و شب چله تاخته است.
از سال ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی ضمن تقویت مناسبتهای مذهبی مانند شب آرزوها و نیمه شعبان در برابر مناسبتهای ملی، به شکل کجدار و مریز، با مناسبتهای ملی برخورد کرده است.
اما هجدهم مهر ماه ۱۴۰۲، شورای عالی انقلاب فرهنگی، زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی، در مصوبه ۸۹۹ خود مقرر کرد شب چله در تقویم رسمی به عنوان «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» نامگذاری شود.
در همین جلسه، چهارشنبهسوری هم به «روز تکریم همسایه» تغییر نام یافت.
چله یا یلدا؟
اصالت واژه «چله» در زبان فارسی حائز اهمیت است. همچنین «چله» ارتباط مستقیم با ساختار تقویم سنتی ایران دارد که زمستان را به چله بزرگ و چله کوچک تقسیم میکند. این واژه بازتابدهنده درک عمیق ایرانیان باستان از چرخههای طبیعی و زمانهای گذار است.
از اینها گذشته، «چله» بدون وابستگی به آیینهای غیرایرانی یا مذهبی، یک واژه بیطرف فرهنگی است که همه ایرانیان با هر گرایشی میتوانند از آن استفاده کنند.
در نتیجه، اگر هدف تاکید بر هویت ملی و اصالت فرهنگی ایرانی است، واژه «چله» انتخاب بهتری است.
واژه «یلدا» هر چند رایج است اما بار تاریخی و فرهنگی آن به اندازه «چله» با سنتهای ایرانی همخوانی ندارد.
عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی در مصاحبه با شبکه مصری الغد گفت: «جمهوری اسلامی با اجزای مقاومت در مبارزه با اسرائیل و حمایت از فلسطین اشتراک دارد اما گروههای مقاومت مستقل عمل میکنند.»
او اضافه کرد: «دولت سوریه استقلال عمل داشت و تحت کنترل جمهوری اسلامی و روسیه نبود.»
در حالی که حامیان پزشکیان سفر او را به مصر نشانه گشايشی در حوزه سياست خارجی دانستهاند، اصولگرایان از دست به سینه ایستادن او در مقابل اردوغان انتقاد کردند. اصلاحطلبان طرفدار دولت خواهان برخورد با منتقدان رفتار پزشکیان شدند.
رویداد ۲۴، در همین زمینه نوشت: «چرا قوه قضاییه با این جماعت که برای ريیسجمهور حاشیهسازی میکنند و در این شرایط خاص در زمین دشمنان ایران در حال بازی هستند، برخورد نمیکند؟»
حمید رسایی، نماینده اصولگرای تهران در مجلس، در انتقاد از پزشکیان در رسانه اجتماعی ایکس نوشت که او با لب خندان و دست روی سینه با اردوغان احوالپرسی کرد اما رییسجمهوری ترکیه چهرهای سرد و عبوس به خود گرفت.
او با اشاره به برخی نوشتههای رسانههای ترکیه مبنی بر این که پزشکیان «متوجه شده است رهبر واقعی جهان اسلام کیست»، افزود: «هزینه رفتارهای نسنجیده پزشکیان کم نیست.»
ویدیوی منتشرشده نشان میدهد مسعود پزشکیان در حاشیه اجلاس سران سازمان هشت کشور اسلامی موسوم به «دی-۸» در قاهره، دست بر سینه با رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه، سلام و احوالپرسی میکند.
رسانههای اصولگرا در همین زمینه نوشتند که چند هفته قبل در حاشیه اجلاس بریکس در روسیه، رییسجمهوری ترکیه با بیاحترامی از مقابل پزشکیان عبور کرد و با سایر روسای جمهوری حاضر در اجلاس دست داد.
رسایی با اشاره به افتتاح شبکه فارسی زبان از سوی ترکیه و حمایت این کشور از مخالفان بشار اسد افزود: «یعنی واقعا کسی که عنوان رییسجمهور ایران را دارد، این امور را نمیفهمد که دست به سینه میشود؟»
پس از سقوط اسد، رسانهها و برخی مقامهای جمهوری اسلامی شدیدا به ترکیه حمله کرده و اردوغان را «هم پیاله» اسرائیل خواندند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ۲۱ آذر وعده بازپسگیری سوریه را داد و با اشاره تلویحی به نقش ترکیه در تحولات سوریه، افزود: «یک دولت همسایه سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا میکند.»
هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، در واکنش به این سخنان و همچنین دیگر سخنان خامنهای مبنی بر شکست نخوردن «محور مقاومت»، گفت که حضور جمهوری اسلامی در سوریه نتوانست از «وقوع یک نسلکشی بزرگ در غزه» جلوگیری کند.
پزشکیان شامگاه پنجشنبه ۲۹ آذر در دیدار با اردوغان گفت: «هر گونه تحولات در سوریه باید با حفظ تمامیت ارضی این کشور همراه باشد و کمترین خدشه به تمامیت سرزمینی سوریه به هیچ وجه قابل قبول نیست.»
پیشبینی احتمال برگزاری تجمع علیه پزشکیان
رسانههای نزدیک به دولت به انتقادها از رفتار پزشکیان در مقابل اردوغان در قاهره واکنش نشان دادند.
سایت عصر ایران تلویحا پیشبینی کرد که ممکن است مخالفان قصد برگزاری تجمع در اعتراض به این سفر را داشته باشند.
عصر ایران در واکنش به این انتقادها افزود: «لابد انتظار دارند مردی ۷۰ ساله چون چند ماه است رییسجمهوری شده، آداب و عادات یک عمر زندگی فروتنانه خود را کنار بگذارد.»
حامیان دولت همچنین از دستاوردهای سفر پزشکیان به مصر سخن گفتند.
روزنامه شرق در گزارش صفحه اول خود با تیتر «از خليج فارس تا نيل» به نقل از تحلیلگران نوشت: «توسعه روابط با مصر به نفع منطقه است.»
پزشکیان برای شرکت در یازدهمین نشست سران سازمان همکاری اقتصادی هشت کشور اسلامی، ۲۸ آذر به قاهره سفر کرد.
علاوه بر جمهوری اسلامی، مقامات اندونزی، بنگلادش، پاکستان، ترکیه، مالزی، مصر و نیجریه در این نشست شرکت کردند.
۱۲ سال پیش و پس از ۳۴ سال قطع رابطه تهران و قاهره، در دوره ریاستجمهوری محمد مرسی در مصر، محمود احمدینژاد اولين مقام عالیرتبهای بود که برای شرکت در اجلاس «سازمان همکاری اسلامی» به قاهره سفر کرد.
روابط ایران و مصر پس از انقلاب سال ۵۷ در ایران دچار تنش شد. در دورههایی مقامات دو کشور از افزایش سطح روابط سخن گفتند اما این سطح همچنان در حد دفتر حفاظت منافع باقی ماند.
علیرضا سلیمی، عضو هیئت رییسه مجلس گفت: «کسانی که درباره منفعت حضور ما در سوریه دچار تردید شدهاند، باید بدانند که این مساله امنیت کشور را تامین کرد.»
او اضافه کرد: «بهزودی ورق در سوریه برمیگردد، پس بهتر است دوستان موضعگیریهایی نکنند که پشیمان شوند.»
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت با اشاره به آمار بالای سقط جنین در کشور از «غیرقانونی بودن ۹۵ درصد از این موارد» خبر داد و گفت بخش عمدهای از سقط جنینها در ایران به دست افراد سودجو در بخشهای غیرپزشکی انجام میشود.
صابر جباری در جریان یک نشست با بیان این که در حال حاضر سه نوع سقط جنین شامل سقط خودبهخودی، پزشکی و عمدی در کشور شایع است، گفت که سهم سقطهای قانونی و خودبهخودی کمتر از پنج درصد است و ۹۵ درصد از سقطها به صورت عمدی و غیرقانونی انجام میشود.
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در صحبتهای ۳۰ آذر خود اعلام کرد بر اساس آخرین پیمایش صورت گرفته، ۴۱ درصد از افراد به دلیل نخواستن فرزند بیشتر، ۲۱ درصد به علت مشکلات اقتصادی و ۲۰ درصد به دلیل بد بودن زمان بارداری، اقدام به سقط میکنند.
جباری با بیان این که حدود ۶۰ درصد سقطهای جنین در منزل با استفاده از مصرف قرص انجام میشود، گفت: «۳۰ درصد سقطهای جنین در مطبها و ۱۰ درصد در عطاریها و با استفاده از داروهای گیاهی صورت میگیرد.»
جباری با اشاره به سیاستهای جمهوری اسلامی برای افزایش فرزندآوری و قانون جوانی جمعیت در بخش مرتبط با سقط جنین، گفت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، اقدامات متعددی در زمینه پیشگیری و فرهنگسازی در فضای عمومی و حوزه سلامت کشور انجام داده است.
قانون جوانی جمعیت با توصیهها و تاکیدات علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ۲۴ مهر ۱۴۰۰ در مجلس یازدهم تصویب شد و آبان همان سال، ابراهیم رئیسی، رییس دولت سیزدهم، آن را برای اجرا ابلاغ کرد.
پس از آغاز به کار دولت مسعود پزشکیان، خامنهای بهطور مستقیم به محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، دستور داد با انجام اقداماتی مانند «نظارت بر شبکه بهداشت»، موانع افزایش جمعیت را برطرف کند.
جباری از اصلاح بخشی از سرفصلهای درسی رشتههای بهداشت عمومی، مامایی و تخصص زنان، به عنوان نمونههایی از این اقدامات نام برد.
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت، در نشست ۳۰ آذر خود با اشاره به ماده ۵۹ قانون جوانی جمعیت که وزارت بهداشت را موظف به شناسایی داروهای مرتبط با سقط جنین کرده است، گفت وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی با همکاری وزارت بهداشت، «مسئولیت مبارزه با سقط جنین» را بر عهده دارند.
جباری با تاکید بر این که وزارت بهداشت ضابط قضایی در این حوزه نیست و با این نهادها همکاری میکند، اعلام کرد که وزیر بهداشت دولت پزشکیان نسبت به این موضوع حساسیت ویژهای دارد.
او مشارکت در سقط جنین، تهیه دارو و لوازم مرتبط و دلالی در این زمینه را غیرقانونی خواند و گفت: «وزارت بهداشت موارد غیرقانونی سقط زیادی را گزارش و پیگیری کرده و شماره پرونده را نیز اعلام کرده است.»
اردیبهشت امسال سایت حقوق بشری هرانا در گزارشی نوشت سیاستهای جمهوری اسلامی برای افزایش فرزندآوری باعث محدود شدن حق باروری زنان و کاهش دسترسی به خدمات پیشگیری و سقط جنین ایمن شده است.
همزمان، ۱۶ سازمان حقوق بشری در بیانیهای از جامعه جهانی خواست تا به سرکوب حق انتخاب و سلامت زنان در ایران اعتراض کند.
۳۰ آبان، امیرحسین بانکیپور، رییس کمیسیون جوانی جمعیت گفت: «سقط جنین با آمار ۵۰۰ هزار مورد در سال، ۲۰ برابر بیشتر از آمار مرگ و میر کودکان و جوانان در تصادفات جادهای است.»
با وجود تلاشهای سالهای اخیر مسئولان و مقامهای جمهوری اسلامی برای تشویق ایرانیان به فرزندآوری، آمار ارائه شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور از شکست سیاست حکومتی فرزندآوری حکایت دارد.
این آمار نشان میدهد در سال ۱۴۰۲ بیش از ۱۷ هزار فرزند کمتر از سال ۱۴۰۱ در ایران به دنیا آمدهاند.
ایراناینترنشنال سال ۱۴۰۰ بررسیهایی انجام داد که بر اساس نتایج آن تمایل به فرزندآوری در ایران رو به کاهش بوده و ۷۰ درصد مردم با سیاستهای جمعیتی حکومت مخالف هستند.
دایه شریفه، مادر رامین حسینپناهی، زندانی سیاسی اعدام شده، روز ۲۹ آذر با نرگس محمدی، فعال حقوق بشر دیدار کرد.
این دیدار با هدف همبستگی و اعتراض به احکام اعدام علیه وریشه مرادی، پخشانه عزیزی و سایر زندانیان سیاسی محکوم به اعدام برگزار شد.