این متن خلاصه مطالب مطرح شده در برنامه سیاست با مراد ویسی است که روزهای شنبه تا چهارشنبه اینجا به اشتراک گذاشته خواهد شد.
موج دوم انفجارها در لبنان نشاندهنده تداوم برتری اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل بر حزبالله است. پس از شوک اولیه انفجار پیجرهای اعضای حزبالله در روز سهشنبه، این گروه روز چهارشنبه با موج دوم انفجارها روبهرو شد.
اینبار انفجارها در دستگاههای الکترونیکی دیگری مانند بیسیمها و هزاران رادیوی دستی واکیتاکی رخ داد و حتی در جریان تشییع جنازه کشتهشدگان نیز انفجارهایی رُخ داد. چند نکته درباره این موج دوم انفجارها قابلتوجه است.
نفوذ عمیق اطلاعاتی اسرائیل
موج دوم انفجارها به وضوح نشان میدهد اسرائیل به طور عمیق در ساختارهای اطلاعاتی و امنیتی حزبالله نفوذ کرده است. اگر انفجارهای روز اول برتری اطلاعاتی اسرائیل را نشان داد، ادامه انفجارها ثابت میکند که اسرائیل همچنان کنترل اطلاعاتی بالایی بر حزبالله دارد.
برنامهریزی بلندمدت اسرائیل
این اقدامات نشان میدهد اسرائیل با صبر و انتظار، سالها این نفوذ را ایجاد کرده و از آن برای اجرای این عملیات در زمان مناسب استفاده کرده است
احتمال آمادهسازی برای حمله بزرگتر
این انفجارها احتمالا بخشی از مقدمات یک حمله بزرگتر به حزبالله بودهاند. با این حال، نشانههایی حاکی از آن است که حزبالله به این نفوذ مشکوک شده و اسرائیل مجبور شده است زودتر از موعد پیجرها را منفجر کند تا از لو رفتن عملیات جلوگیری کند.
یکی از سوالات مطرح این است که چرا اسرائیل با وجود ضربات سنگینی که به حزبالله وارد کرده است، از این فرصت برای حمله مستقیم به این گروه استفاده نمیکند. به نظر میرسد اسرائیل به حمایت آمریکا برای چنین حملهای نیاز دارد، اما دولت بایدن با توجه به نزدیک بودن انتخابات آمریکا و نگرانی از تبدیل جنگ بین حزبالله و اسرائیل به جنگی با جمهوری اسلامی، تمایلی به ورود به این ماجرا ندارد.
از نظر نظامی، بهترین زمان برای حمله به حزبالله زمانی است که تعداد زیادی از نیروهای آن از صحنه خارج شدهاند، اما اسرائیل به خوبی میداند که بدون حمایت آمریکا توانایی ورود به یک جنگ تمامعیار را ندارد. حملات موشکی احتمالی حزبالله به اسرائیل میتواند بدون کمک و همکاری آمریکا به چالشی بزرگ بدل شود.
از طرف دیگر، واکنشهای مردمی در ایران به این عملیات اسرائیل علیه حزبالله بسیار قابلتوجه است. بسیاری از مردم ایران با خوشحالی از این ضربات استقبال کردهاند و این نشاندهنده شکاف عمیق میان مردم و جمهوری اسلامی است. مردم ایران این واقعه را به سرکوبهای داخلی توسط جمهوری اسلامی پیوند میدهند و معتقدند که گروههای نیابتی مانند حزبالله در سرکوب مردم ایران نیز نقش داشتهاند.
این خوشحالی به نوعی تجلی اعتراض مردم به سرکوبهای داخلی است. برخی از مردم، این اتفاقات را به شکل نمادین به اعتراضات داخلی و استفاده از اسلحههای ساچمهای علیه معترضان ربط داده و از اینکه نیروهای حزبالله به این شکل مورد حمله قرار گرفتهاند، احساس رضایت میکنند.
در نهایت، این موج واکنشهای مردمی به روشنی احساسات مردم ایران نسبت به جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی آن را نشان میدهد و عمق اختلاف میان ملت و حاکمیت را بیش از پیش عیان میکند.
انتصابهای فامیلی در جمهوری اسلامی
حسن مجیدی، داماد پزشکیان، به عنوان دستیار اجرایی رئیس دفتر رئیسجمهور منصوب شده است. این انتصاب باعث انتقادات زیادی شده، چرا که در کشورهای دموکراتیک این نوع انتصابهای فامیلی معمول نیست اگر چه مواردی مانند انتصاب داماد ترامپ به عنوان مشاور او وجود دارد.
این انتصاب در واقع نمادی از شبکههای فامیلی در ساختار قدرت جمهوری اسلامی است. در جمهوری اسلامی، مقامات از دایره محدودی از خانوادهها هستند و معمولا ازدواجهای درونفامیلی دارند. این شبکه خانوادگی قدرت را بین خود تقسیم میکند، هرچند ممکن است اختلافات سیاسی بین آنها وجود داشته باشد.
در همین دولت، کاظم غریبآبادی؛ داماد سردار ذوالقدر نیز به عنوان معاون حقوقی و بینالمللی وزارت خارجه منصوب شده است. این انتصاب به عنوان نوعی «حق حساب» به ذوالقدر تعبیر شده تا از مشکلات احتمالی جلوگیری شود. علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش نیز برادر محمد کاظمی رییس سازمان اطلاعات سپاه است. این انتصاب به عنوان یک «باج» به اطلاعات سپاه برای جلوگیری از ایجاد مشکل برای دولت پزشکیان تلقی میشود.
عدم درک وزیر از آموزش و پرورش مدرن
در حالی که کمیسیون آموزش مجلس از کمبود 170 هزار معلم خبر داده، اما علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش این مسئله را انکار کرده است. اظهارات او درباره فضای آموزشی و مشکل کمبود معلم نیز نشانگر عدم درک دقیق او از مسائل آموزشی است.
تداوم فعالیت گشت ارشاد
با وجود ادعای کاهش فعالیت گشت ارشاد، مردم ویدیوهایی از ادامه فعالیت آن منتشر کردهاند. این نشان میدهد که تغییرات تنها در ظاهر رخ داده و اصل فعالیتها ادامه دارد.در واقع جمهوری اسلامی همان سیاست های قبلی را باکلمات و عناوین جدید ادامه می دهد.
به عنوان مثال،رهبر جمهوری اسلامی بر کنترل فضای مجازی همچنان تاکید دارد اما در دولت پزشکیان، با تغییر عبارات و اصطلاحات، از «حکمرانی قانون» در این حوزه صحبت می کند که در واقع به معنای ادامه محدودیت اینترنت است.
