آمریکا در نشست شورای امنیت: هیچگونه غنیسازی اورانیوم در داخل ایران قابل قبول نیست
نشست شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی پرونده هستهای جمهوری اسلامی، با تقابل دوباره نماینده دولت آمریکا با سفیر حکومت ایران به پایان رسید. در واکنش به اظهارات امیر سعید ایروانی، مورگان اورتگاس تاکید کرد که «هیچگونه غنیسازی اورانیوم در داخل ایران قابل قبول نیست.»
نماینده ایالات متحده در شورای امنیت سازمان ملل در انتهای جلسه، بار دیگر با درخواست حق پاسخ به سخنان نماینده جمهوری اسلامی، ادعای پایان اعتبار قطعنامه ۲۲۳۱ که توسط ایروانی مطرح شده بود را رد کرد و گفت «این قطعنامه نه با اتمام فرآیند اسنپبک و نه با رسیدن به تاریخ ۱۸ اکتبر منقضی نشده است.»
او تاکید کرد تمرکز اصلی واشینگتن بر بازگرداندن محدودیتها و تحریمهای جامعتر شورای امنیت است که به باور آمریکا باید دوباره اعمال شوند.
اورتگاس در ادامه، با اشاره به پیامهایی که از سوی نماینده حکومت ایران خطاب به رییسجمهوری آمریکا مطرح شده بود، گفت ایالات متحده همچنان آماده گفتوگوهای رسمی با ایران است، اما «تنها در صورتی که تهران وارد گفتوگویی مستقیم و معنادار شود.»
او تصریح کرد واشنگتن قصد مذاکره علنی «پشت تریبون» را ندارد و برای هر توافقی خطوط قرمز روشنی وجود دارد؛ «از جمله اینکه هیچگونه غنیسازی اورانیوم در داخل ایران قابل قبول نیست.» به گفته او، در هر دو دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، آمریکا «دست دیپلماسی» را به سوی ایران دراز کرده، اما تهران بهجای پذیرش این مسیر، خود را در موقعیتهای پرخطر قرار داده است.
اورتگاس با لحنی کنایهآمیز افزود: «از آتش فاصله بگیرید و دست دیپلماسی رییسجمهوری ترامپ را بپذیرید؛ این دست هنوز به سوی شما دراز است.»
سهشنبه دوم دیماه، در نشست شورای امنیت سازمان ملل درباره برنامه هستهای تهران، آمریکا، بریتانیا، فرانسه و چند کشور اروپایی با اشاره به ابهام درباره محل نگهداری ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران تاکید کردند مخفیماندن ذخایر اورانیوم ایران هیچ توجیهی ندارد.
نماینده آمریکا در این نشست گفت ایالاتمتحده همچنان ترجیح میدهد مساله برنامه هستهای جمهوری اسلامی از طریق یک راهحل مبتنی بر مذاکره حلوفصل شود.
نماینده آمریکا افزود بهجز برخی بندها، قطعنامه ۲۲۳۱ همچنان لازمالاجرا است.
او تاکید کرد این قطعنامهها «تنبیهی» نیستند و برای رسیدگی محدود به نگرانیهای عدم اشاعه درباره برنامه هستهای ایران طراحی شدهاند.
نماینده بریتانیا در شورای امنیت گفت جمهوری اسلامی موظف است از مصوبات شورای امنیت درباره برنامه هستهای خود پیروی کند.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی دوشنبه گفته بود این آژانس باور دارد بخش عمده ذخایر اورانیوم با غنای بالای جمهوری اسلامی همچنان در داخل ایران باقی مانده است.
گروسی در مصاحبه با خبرگزاری ریانووستی گفته بود: «بیتردید ما درباره برنامه هستهای ایران با کمبود جدی اطلاعات روبهرو هستیم که از منظر عدم اشاعه [تسلیحات هستهای]، موضوعی بسیار منفی است.»
به گفته او، حتی با وجود آسیب شدید به تاسیسات فردو، نطنز و اصفهان در بمباران آمریکا و اسرائیل، درک روشنی مبنی بر این وجود دارد که بخش عمده اورانیوم با غنای بالای جمهوری اسلامی در داخل ایران نگهداری میشود.
نگرانی اروپا از محل ذخایر اورانیوم غنیشده در ایران
نماینده اتحادیه اروپا در نشست شورای امنیت، با اشاره به گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد این نهاد تاکید کرده اطلاعی از محل ذخایر اورانیوم غنیشده ایران ندارد؛ موضوعی که به گفته مقامهای اروپایی، یکی از اصلیترین نگرانیهای جامعه بینالمللی است.
نماینده دانمارک در این نشست گفت «هیچ توجیه صلحآمیزی» برای مخفی ماندن ذخایر اورانیوم غنیشده ایران وجود ندارد و از تهران خواست به میز مذاکره بازگردد و تردیدهای جدی درباره ماهیت برنامه هستهای خود را برطرف کند.
نماینده فرانسه خودداری جمهوری اسلامی از اجرای تعهدات بینالمللی هستهای را «تهدیدی جدی علیه صلح و امنیت جهانی» خواند و تاکید کرد تنها راهحل عملی برای حلوفصل این پرونده، دیپلماسی است.
نماینده یونان نیز از مشخص نبودن محل ذخایر اورانیوم غنیشده ایران ابراز نگرانی کرد و این وضعیت را غیرقابل توجیه دانست.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ۱۲ آبان در مصاحبه با شبکه الجزیره گفته بود ذخایر اورانیوم با غنای بالا زیر آوار تاسیسات بمباران شده مدفون است.
او گفته بود تا وقتی این ذخایر از زیر آوار بیرون کشیده نشدهاند نمیتوان ارزیابی کرد چه میزان از آن سالم مانده و چه مقدار از بین رفته است.
جمهوری اسلامی بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا در اختیار دارد که پس از حملات آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای در ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه، گمانهزنیهای مختلفی در خصوص سرنوشت آنها مطرح شده است.
نماینده جمهوری اسلامی: مکانیسم ماشه اعتباری ندارد
نماینده جمهوری اسلامی در نشست شورای امنیت بار دیگر حمله آمریکا و اسرائیل به ایران را نقض آشکار منشور سازمان ملل دانست و گفت: «قطعنامه ۲۲۳۱ درباره برنامه هستهای ایران در اکتبر منقضی شد و دیگر هیچ اعتبار قانونی ندارد.»
نماینده جمهوری اسلامی گفت: «مشکل کنونی در پرونده هستهای ایران به دلیل خروج یکجانبه آمریکا از برجام، پایبند نبودن سه کشور اروپایی به تعهدات برجامی خود و حمله نظامی آمریکا و اسرائیل به ایران است.»
حامیان قدیمی از تهران دفاع کردند
نماینده روسیه در این جلسه، رویکرد کشورهای غربی را «ضد ایرانی» توصیف کرد و انتقادها از برنامه هستهای جمهوری اسلامی را سیاسی دانست.
نماینده روسیه با تاکید بر این که اقدام نظامی نمیتواند نگرانیها را درباره مساله اتمی ایران برطرف کند گفت: «سه کشور اروپایی به جای پایبندی به دیپلماسی، مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کردند.»
نماینده چین در این شورا گفت: «مساله اتمی ایران باید از موضعی برابر و از طریق مذاکره حلوفصل شود.»
او افزود: «کشورهای عضو شورای امنیت باید سوءاستفاده از این شورا را برای فشار بر ایران و اقدامات تبیهی علیه این کشور متوقف کنند.»
نماینده چین با اشاره به این که سه کشور اروپایی صلاحیت قانونی برای فعالسازی مکانیسم ماشه را نداشتند، تاکید کرد: «اختلافها باید از مسیر گفتوگو حل شود.»
نماینده چین همچنین گفت خروج آمریکا از برجام و حمله تابستان اسرائیل و آمریکا به ایران، مساله اتمی ایران را به یک بحران عمیق تبدیل کرده است.
نماینده بریتانیا در این نشست اظهارات روسیه و چین را رد کرد و گفت مکانیسم ماشه کاملا مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ و بهدلیل عدم پایبندی ایران به تعهدات برجامی فعال شده و تحریمهای سازمان ملل همچنان معتبر و لازمالاجرا هستند.
نماینده اتحادیه اروپا نیز اعلام کرد: «نباید درباره اعتبار اقدام سه کشور اروپایی در فعالسازی مکانیسم ماشه علیه تهران، هیچ تردیدی ایجاد کرد.»
او گفت: «حصول اطمینان از جلوگیری از دستیابی تهران به سلاح هستهای برای اتحادیه اروپا و جامعه جهانی اهمیتی اساسی دارد.»
فرانسه، بریتانیا و آلمان به عنوان سه کشور اروپایی امضاکننده برجام شش شهریور در نامهای به شورای امنیت روند ۳۰ روزه مکانیسم ماشه برای بازگشت تحریمهای سازمان ملل را فعال کردند.
این اقدام با استقبال آمریکا و اسرائیل مواجه شد و مقامات جمهوری اسلامی آن را «باطل و غیرقانونی» دانستند و وعده پاسخ مقتضی دادند.
در این نشست نمایندگانی از پاناما، اسلونی و پاکستان نیز به تشریح مواضع خود در باره پرونده هستهای جمهوری اسلامی پرداختند.
نماینده آمریکا در نشست شورای امنیت درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی گفت ایالاتمتحده همچنان یک راهحل مبتنی بر مذاکره را برای حلوفصل برنامه هستهای جمهوری اسلامی ترجیح میدهد.
نماینده آمریکا افزود بهجز برخی بندها، قطعنامه ۲۲۳۱ همچنان لازمالاجرا است. او تأکید کرد این قطعنامهها «تنبیهی» نیستند و برای رسیدگی محدود به نگرانیهای عدم اشاعه درباره برنامه هستهای ایران طراحی شدهاند.
نماینده روسیه در این نشست گفت سه کشور اروپایی با فعالسازی سازوکار ماشه در حال تعمیق شکافهای سیاسی، حقوقی و رویهای در شورای امنیت هستند.
چین اعلام کرد سازوکار ماشه فعالشده از سوی فرانسه، بریتانیا و آلمان دارای خلأهای حقوقی است و شورای امنیت درباره اختیار آنها اجماع ندارد.
نمایندگان کشورهای غربی در این نشست تاکید کردند که مخفیماندن ذخایر اورانیوم ایران هیچ توجیهی ندارد
نماینده بریتانیا در این نشست اظهارات روسیه و چین را رد کرد و گفت مکانیسم ماشه کاملا مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ و بهدلیل عدم پایبندی ایران به تعهدات برجامی فعال شده و تحریمهای سازمان ملل همچنان معتبر و لازمالاجرا هستند.
نماینده دانمارک در این نشست خواستار بازگشت تهران به میز مذاکره شد و گفت هیچ توجیه صلحآمیزی برای مخفی ماندن ذخایر اورانیوم غنی شده ایران وجود ندارد.
اظهارات اخیر مقامهای جمهوری اسلامی، همزمان با گزارشها درباره نگرانی اسرائیل از برنامه موشکی حکومت ایران، نشان میدهد تهران در حال ارسال پیامهایی بازدارنده و دیپلماتیک برای کاهش احتمال حمله نظامی جدید است؛ پیامهایی که هم متوجه اسرائیل است و هم آمریکا و روسیه.
روزنامه اورشلیمپست سهشنبه دوم دی در گزارشی نوشت در روزهای اخیر و همزمان با انتشار گزارشها درباره افزایش نگرانی اسرائیل از تهدید موشکی ایران، مقامهای جمهوری اسلامی مجموعهای از مواضع هماهنگ رسانهای و دیپلماتیک را مطرح کردهاند که به نظر میرسد هدف آن بازدارندگی از حمله احتمالی اسرائیل باشد.
این مواضع در حالی بیان میشود که طی ماههای گذشته، گمانهزنیها درباره احتمال آغاز دور تازهای از درگیری مستقیم میان ایران و اسرائیل افزایش یافته است.
واینت سهشنبه در گزارشی نوشت طی روزهای اخیر موجی از افشاگریها و نشستهای توجیهی در اسرائیل منتشر و برگزار شده که بر افزایش تنشها با ایران و بحث درباره احتمال آغاز دور جدید اقدامات علیه تهران تمرکز دارد.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، در یک نشست خبری، اسرائیل را به طراحی و اجرای «عملیاتهای پرچم دروغین» متهم کرد و گفت چنین اقدامهایی سابقهای طولانی دارد و بسیاری از آنها بعدها اثبات شدهاند.
او همزمان تاکید کرد ایران در جنگ اوکراین نقشی ندارد و روابط تهران و مسکو را «گسترده و عادی» توصیف کرد.
بقایی همچنین آمریکا را به نقض تعهدات پیشین متهم کرد و گفت داراییهای مسدودشده ایران همچنان آزاد نشدهاند.
در بخش دیگری از این مواضع، رسانههای رسمی در ایران بهطور مشخص به گمانهزنیها درباره تلاش بنیامین نتانیاهو، نخستوزیری اسرائیل، برای متقاعد کردن رییسجمهوری آمریکا به اقدام نظامی علیه ایران واکنش نشان دادند.
بقایی در پاسخ به این گزارشها گفت برنامه موشکی جمهوری اسلامی «صرفا دفاعی» است و برای حفظ حاکمیت کشور طراحی شده و «به هیچ وجه قابل مذاکره یا چانهزنی نیست».
این موضعگیری، بهطور مستقیم در برابر نگاه اسرائیل و بخشی از سیاستگذاران آمریکایی قرار میگیرد که برنامه موشکی حکومت ایران را بخشی از تهدید راهبردی میدانند.
پیام بازدارنده برای اسرائیل و آمریکا
همزمان، رسانههای حکومتی ایران تلاش کردهاند حمایت روسیه از موضع تهران را برجسته کنند.
خبرگزاری ایرنا به نقل از میخائیل اولیانوف، نماینده دائم روسیه در سازمانهای بینالمللی در وین، نوشت ایران بر اساس پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای حق ادامه برنامه هستهای صلحآمیز را دارد.
این پیام در شرایطی منتشر شد که گزارشهایی درباره احیای فعالیتهای هستهای ایران و نگرانی از عبور از آستانههای حساس فنی مطرح شده است.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، نیز در گفتوگو با شبکه راشا تودی گفت تهران آماده دستیابی به «توافقی عادلانه و متوازن» درباره برنامه هستهای است، اما «دیکته» را نمیپذیرد.
او گفت اگر آمریکا به این نتیجه برسد که مذاکره با «تحمیل» تفاوت دارد، امکان بازگشت به گفتوگو وجود خواهد داشت.
به نوشته اورشلیمپست، در داخل ایران نیز نشانههایی از احتیاط بیشتر دیده میشود. محمد کرمی، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران، در سخنرانی اخیر خود بهجای تهدیدهای معمول، بر پیوند امنیت با رشد اقتصادی و علمی تاکید کرد و از ظرفیتهای توسعهای جنوبشرق ایران سخن گفت.
این تغییر لحن، از نگاه برخی ناظران، میتواند نشانهای از درک محدودیتهای کنونی جمهوری اسلامی در عرصه نظامی و اقتصادی باشد.
به نوشته این روزنامه اسرائیلی، در مجموع، مجموعه پیامهای اخیر تهران، از تاکید بر ماهیت دفاعی برنامه موشکی تا برجستهسازی آمادگی مشروط برای مذاکره و پرهیز از لحن تهاجمی، حاکی از نگرانی جمهوری اسلامی نسبت به احتمال اقدام نظامی اسرائیل است؛ نگرانیای که در شرایط فشار اقتصادی داخلی و توازن شکننده منطقهای، اهمیت بیشتری یافته است.
روزنامه اورشلیمپست در گزارشی تحلیلی نوشت درگیری داخلی بر سر قدرت در اقلیم کردستان عراق، به بازداشتهای گسترده، گزارشهایی از اعدام و ادامه بازداشت حلنشده یک کهنهسرباز آمریکایی انجامیده است؛ تحولاتی که همزمان با افزایش نفوذ جمهوری اسلامی در این منطقه رخ داده است.
اورشلیمپست سهشنبه دوم دی در مطلبی نوشت کشمکش بر سر کنترل آنچه امروز «کردستان عراق» نامیده میشود، ریشهای تاریخی دارد که به توافق سایکس-پیکو در سال ۱۹۱۶ بازمیگردد.
این رقابت در سالهای اخیر، تحت تاثیر فشارها و مداخلات داخلی و خارجی تشدید شده است.
در همهپرسی استقلال سال ۲۰۱۷، حدود ۹۳ درصد کردها به جدایی از عراق رای دادند، اما دولت مرکزی در بغداد این نتیجه را نپذیرفت.
کردستان عراق منطقهای نفتخیز و از نظر راهبردی بسیار مهم است و چهارراهی لجستیکی و اطلاعاتی و دروازهای کلیدی برای منطقه به شمار میرود.
در عین حال، این منطقه با شبکهای پیچیده از بازیگران مسلح و رقابتهای پنهان قدرت مواجه است.
در همین بستر، پرونده ناپدید شدن برایان ویلسون، کهنهسرباز نیروی هوایی آمریکا از ایالت اوهایو، توجهها را جلب کرده است.
ویلسون از سال ۲۰۱۴ با گروههای کردی همکاری میکرد؛ ابتدا در روژاوا در کنار یگانهای مدافع خلق در نبرد با داعش و سپس در سلیمانیه با گروهی وابسته به پیشمرگهها.
در بامداد ۲۲ اوت (۳۱ مرداد) نیروهای اتحادیه میهنی کردستان (PUK) برای بازداشت لاهور شیخ جنگی طالبانی، چهره مخالف دولت عراق و رهبر «جبهه مردم»، به هتل لالهزار در سلیمانیه یورش بردند.
در جریان این عملیات، ویلسون همراه با دیگر اعضای گروه بازداشت شد.
به نوشته اورشلیمپست، حمله به هتل لالهزار نقطه اوج درگیری قدرت میان دو پسرعمو بود: بافل جلال طالبانی، رییس کنونی اتحادیه میهنی کردستان، و لاهور شیخ جنگی طالبانی؛ دو چهرهای که هر دو در بریتانیا بزرگ شدهاند.
بافل طالبانی دستور این عملیات را صادر و لاهور را متهم کرد که با کمک آجی امین، رییس پیشین اداره اطلاعات زانیاری، قصد ترور او را داشته یا به دنبال کنار زدنش از رهبری حزب بوده است.
مقامهای جمهوری اسلامی نیز ظاهرا با دیده تردید به آجی امین مینگریستند و او را متهم میکردند که با بازیگران غربی و اسرائیلی ارتباط دارد.
تا میانه سال ۲۰۲۲، این تنشها به مرحلهای رسید که ادامه حضور او ناممکن شد و آجی امین برای پرهیز از رویارویی مستقیم و احتمال بازداشت، سلیمانیه را ترک کرد.
این اتهامها بیسابقه نبود. بافل در سال ۲۰۲۱ نیز لاهور را به تلاش برای مسموم کردن خود متهم کرده بود.
پس از آن، شماری از مقامهای کلیدی، از جمله روسای نهادهای اطلاعاتی و ضدتروریسم وابسته به اتحادیه میهنی که عمدتا از نزدیکان لاهور بودند، برکنار شدند.
ویلسون در این دوره بهعنوان مشاور با نیرویی موسوم به «اسکورپیون» (عقرب) همکاری میکرد؛ گروهی وابسته به لاهور شیخ جنگی طالبانی که ربوار حمید حاجی غالی، افسر باسابقه پیشمرگه، آن را هدایت میکرد.
ربوار حمید نیز همراه با بیش از ۴۰۰ نفر دیگر در جریان حمله به هتل لالهزار بازداشت شد.
بر اساس گزارشها، صدها بازداشتی به مقر آسایش در سلیمانیه منتقل شدند؛ نهادی که تحت فرمان اتحادیه میهنی کردستان فعالیت میکند، نه دولت مرکزی عراق.
به نوشته اورشلیمپست، بهطور رسمی، کشته شدن پنج نفر اعلام شد، اما گزارشهای غیررسمی از ۴۰ تا ۵۰ کشته و موارد متعدد اعدام خبر میدهند.
پس از پایان درگیری، نگرانیها افزایش یافت. روزنامهنگاران و ناظران حقوق بشر از شمار بالای افراد «مفقود در عملیات» خبر دادند که امری غیرعادی در یک عملیات شهری محدود محسوب میشود.
خانوادهها از نبود دسترسی، فقدان وکیل و بیاطلاعی کامل از سرنوشت بازداشتشدگان سخن گفتند.
همزمان، گزارشهایی مبنی بر مشارکت نیروهای وابسته به حشدالشعبی مورد حمایت جمهوری اسلامی و واحدهایی مرتبط با رایان الکِلدانی منتشر شد.
آمریکا سال ۲۰۱۹ الکلدانی را به دلیل ارتباطهای او با نیروهای بسیج مردمی (PMF) و قاسم سلیمانی، فرمانده کشتهشده نیروی قدس سپاه پاسداران، تحریم کرد.
مشارکت نیروهای مرتبط با جمهوری اسلامی نشان میدهد که این عملیات تحت نوعی نظارت خارجی انجام شده و همزمان بیانگر سطح بالایی از بیاعتمادی درونساختاری است.
بخش قابلتوجهی از جزئیات مربوط به حمله بافل طالبانی به هتل لالهزار و پیامدهای آن علنی نشده است.
این نخستین بار نبود که میان بافل جلال طالبانی و پسرعمویش رویارویی رخ میداد.
در موارد پیشین، همواره صلح حفظ میشد و اختلافها از طریق مذاکره حلوفصل میشد. بنابراین به نوشته اورشلیمپست این پرسش مطرح است که چه عاملی باعث شد بافل جلال طالبانی اینبار دست به حمله بزند؟
بازی قدرت
کردستان عراق یک چهارراه لجستیکی و اطلاعاتی و دروازهای راهبردی برای منطقه محسوب میشود.
بهطور کلی، مردم کرد در جریان عملیاتهای نظامی ایالات متحده در عراق، سوریه و منطقه، متحد آمریکا بودهاند.
ارتش آمریکا همچنان حضور گستردهای در کردستان عراق دارد؛ حضوری که برای اصلیترین رقیب آمریکا در منطقه، یعنی ایران، بسیار نگرانکننده است.
پس از جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی و اسرائیل، معادلات منطقهای به شکلی محسوس تغییر کرد.
تهران تلاش برای افزایش و تثبیت نفوذ راهبردی خود را در مناطق همجوار، بهویژه کردستان عراق که محل حضور گروههای کردی مخالف جمهوری اسلامی است، افزایش داده است.
در مناطق تحت کنترل اتحادیه میهنی، این روند به حذف یا خنثیسازی افرادی انجامیده که «مستقل، غیرقابل اعتماد یا نزدیک به آمریکا و اسرائیل» تلقی میشوند.
در چنین فضایی، رویدادهای هتل لالهزار رخ داد.
در همین چارچوب، به نوشته اورشلیمپست منابع متعدد تایید میکنند که برایان ویلسون پس از بازداشت همراه با نیروهای لاهور شیخ جنگی طالبانی، در همان ساختار امنیتی ناپدید شده است.
تاکنون هیچ اتهام رسمی علیه این سرباز آمریکایی اعلام نشده، هیچ روند قضایی علنی وجود ندارد، هیچ مدرک معتبری از زنده بودنش منتشر نشده و محل نگهداری و وضعیت جسمی او نامعلوم است.
با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۲۵، اختلاف نگاه آمریکا و اسرائیل به نحوه و زمان مهار برنامه هستهای ایران آشکارتر شده؛ اختلافی که از ارزیابیهای متفاوت امنیتی، محدودیتهای سیاسی و فاصله جغرافیایی ناشی میشود و به گفته تحلیلگران میتواند ریسک درگیری گستردهتری در منطقه را افزایش دهد.
روزنامه اورشلیمپست سهشنبه دوم دی ماه در تحلیلی نوشت مقامهای اسرائیلی و آمریکایی اگرچه به دادههای اطلاعاتی مشابه درباره فعالیتهای اخیر ایران دسترسی دارند، اما این اطلاعات را در چارچوب «ساعتهای زمانی» متفاوتی تفسیر میکنند.
از نگاه اسرائیل، نزدیکی جغرافیایی به ایران و شبکه نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در لبنان، سوریه و عراق، زمان تصمیمگیری را به دقیقهها کاهش داده است.
مقامهای امنیتی اسرائیل هشدار دادهاند که فعالیتهای موشکی اخیر تهران که بهصورت رزمایش معرفی میشود، میتواند بخشی از آمادگی عملیاتی باشد؛ الگویی که تهران پیشتر نیز با عادیسازی تدریجی تحرکات خطرناک به کار گرفته است.
این حساسیت پس از حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل تشدید شد.
بسیاری در اسرائیل به این جمعبندی رسیدهاند که بازدارندگی، فشار اقتصادی و روندهای دیپلماتیک نتوانستند از غافلگیری و تلفات گسترده جلوگیری کنند.
همین تجربه باعث شده هرگونه اقدام ایران، حتی بدون عبور رسمی از خطوط قرمز اعلامشده، بهعنوان تهدیدی فوری تلقی شود.
ارزیابی آمریکا
به نوشته اورشلیمپست، در مقابل، واشینگتن ارزیابی گستردهتری دارد. مقامها و تحلیلگران آمریکایی پیشرفت فنی ایران را تایید میکنند اما درباره نیت تهران اختلاف نظر دارند؛ اینکه آیا ایران تصمیم سیاسی برای ساخت سلاح هستهای گرفته یا با حفظ ابهام، در پی افزایش قدرت چانهزنی است.
آمریکا همچنین پیامدهای فراتر از اسرائیل را میسنجد؛ از جمله خطر حمله به نیروهای آمریکایی، اختلال در زیرساختهای انرژی خلیج فارس و شوک به بازارهای جهانی.
در داخل آمریکا، این اختلافها به شکافهای سیاسی هم گره خورده است. برخی جمهوریخواهان تاکید دارند بازدارندگی فقط زمانی کارآمد است که ایران باور کند آمریکا آماده اقدام فوری است.
در مقابل، گروهی دیگر ضمن حمایت از حق اسرائیل برای دفاع از خود، بر محدود بودن نقش نظامی آمریکا و عدم اعزام نیروی زمینی تاکید میکنند.
همزمان، شماری از قانونگذاران با استناد به قانون اساسی، هرگونه اقدام نظامی بدون مجوز کنگره را زیر سوال بردهاند.
دموکراتها نیز نگرانیهای مشابهی مطرح کردهاند و هشدار دادهاند که اقدامهای یکجانبه میتواند آمریکا را به درگیری عمیقتری بکشاند.
از سوی دیگر، مقامهای ایرانی موضع خود را دفاعی و غیرقابل مذاکره توصیف میکنند و میگویند برنامه موشکی ایران موضوع گفتوگو نخواهد بود؛ موضعی که مستقیما با تعریف تهدید از سوی اسرائیل و بخش بزرگی از سیاستگذاران آمریکایی در تضاد است.
در اسرائیل نیز اگرچه بر سر ماهیت تهدید ایران اجماع گستردهای وجود دارد، اما درباره شیوه مدیریت آن اختلاف نظر دیده میشود.
برخی چهرههای مخالف دولت ضمن تایید خطر ایران، رهبری سیاسی کنونی را برای هدایت کشور در این مسیر مناسب نمیدانند.
به نوشته اروشلیمپست، تحلیلگران هشدار میدهند خطر اصلی نه اختلاف نظر، بلکه ناهماهنگی زمانی است: اسرائیل، آمریکا و ایران هرکدام بر اساس محاسبات خود عمل میکنند، اما این تصمیمها میتواند به نتایجی منجر شود که هیچیک بهطور کامل قصد آن را ندارند.
به گفته آنان، چالش اصلی برای واشینگتن و اورشلیم هماهنگسازی بازدارندگی است؛ بهگونهای که هم از پیشرفت راهبردی ایران جلوگیری شود و هم از ورود منطقه به چرخهای مهارنشدنی از تنش و درگیری.
عراق اعلام کرد جمهوری اسلامی صادرات گاز به عراق را ناگهان بهطور کامل متوقف کرده است. احمد موسی، سخنگوی وزارت برق عراق، سهشنبه دوم دی در اطلاعیهای اعلام کرد: «طرف ایرانی با ارسال پیامی، ما را از توقف کامل صادرات گاز به دلیل شرایط اضطراری و پیشبینینشده مطلع کرده است.»
بر اساس این اطلاعیه، با قطع واردات گاز از ایران، بین چهار هزار تا چهار هزار و ۵۰۰ مگاوات از ظرفیت شبکه بقر سراسری عراق کاسته شده است.
این اتفاق باعث شد برخی واحدهای تولید برق عراق از مدار خارج شوند و خاموشی برنامهریزیشده و سیاست کاهش تولید در سایر واحدها اعمال شود.
برای جمهوری اسلامی درآمد صادرات گاز به عراق اهمیتی ویژه دارد. این اهمیت تا آنجاست که حتی در سالهای اخیر، با وجود کسری شدید برق و گاز، روند صادرات برق و گاز به عراق هرگز بهطور کامل متوقف نشده است.
موسی گفت وزارت برق عراق با هماهنگی وزارت نفت، به استفاده از سوختهای جایگزین داخلی روی آورده و با وجود این کسری، روند تولید برق «تحت کنترل» باقی مانده است.
جمهوری اسلامی تاکنون خبری درباره توقف صادرات برق و جزییات «شرایط اضطراری» که منجر به این تصمیم شده، منتشر نکرده است.
جمهوری اسلامی بین یکسوم تا ۴۰ درصد از نیاز عراق به گاز و برق را تامین میکند.
دولت دونالد ترامپ، رییسجمهوری آمریکا، اسفند سال گذشته (ماه مارس) معافیتی را لغو کرد که به عراق، کشوری که با کمبود مزمن برق روبهروست، اجازه میداد هزینه برق وارداتی از ایران را پرداخت کند.
این اقدام بخشی از سیاست «فشار حداکثری» ترامپ علیه تهران بود.
با لغو معافیت و تشدید اجرای تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی، بین ماههای آوریل تا اوت (اواسط فروردین تا اواسط شهریور)، صادرات گاز ایران به عراق حدود ۴۰ درصد کاهش یافت.
بر اساس گزارشها، روند نزولی صادرات گاز طبیعی ایران به عراق از سال ۲۰۲۴ آغاز شد و این کاهش در ماههای اخیر بیشتر شد.
بغداد افزون بر آنکه در ماههای اخیر در تلاش برای دور زدن تحریمها و یافتن منابع جایگزین با دشواری روبهرو بوده، دچار اختلالهای امنیتی نیز شده است.
در ماه نوامبر، حملهای راکتی باعث تعطیلی میدان گازی خورمور در شمال عراق شد و حدود سه هزار مگاوات از ظرفیت تامین برق منطقه را از مدار خارج کرد.
مقامهای محلی اقلیم کردستان، گروههای مسلح مورد حمایت جمهوری اسلامی را مسئول این حمله دانستند؛ حملهای که زیرساختهای انرژی حیاتی برای تولید برق را هدف قرار داد.
وزارت برق عراق اعلام کرد این کشور با انجام تعمیرات و ارتقا در نیروگاهها، خود را برای اوج مصرف زمستانی آماده کرده و هماهنگی با وزارت نفت تا زمان ازسرگیری جریان گاز ایران ادامه خواهد داشت.